سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کشت در دشت هموار می روید و نه درسنگلاخ ؛ همین گونه حکمت در دل فروتن آباد و بارور می شود، نه در دل متکبّر سرکش . [امام کاظم علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
اثبات وجود خداوند ، آیا جهان خالق دارد یا ازلی است ؟ ، دانشمندان و خدا ، فیزیک دانان و خداباوری ، فیزیکدانان غربی و اعتقاد به دین ، بشارت آمدن حضرت محمد و عیسی مسیح و مهدی ، قرآن از نگاه دانشمندان غربی ، اعجاز قران درباره مرکز دروغ گویی ! ، محاسبه سرعت نور در قرآن ، معاد از لحاظ علمی ، معجزه زمین شناسی قران ( پست ترین نقطه زمی ، معجزه قرآن - اتساع زمانی ، معجزه قرآن - پیدایش هستی ، معجزه قرآن - تجزیهء اتم ، معجزه قرآن جدایی قاره ها ، معجزه قرآن - ستونهای نامرئی آسمان ، معجزه قرآن گسترش کائنات ، معجزه قرآن - نطفه گذاری در درختان بواسطهء باد ، معجزه قرآن به وجود مدارهای خورشید و ماه ، معجزه قرآن تشکیل شدن جو زمین و زمین از هفت لا& ، معجزه قرآن در مورد تاریکی اعماق دریا ، معجزه قرآن در مورد مورچه ، معجزه قرآن درباره پرده های جنینی ، معجزه قرآن درباره وحدت هستی ، معجزه قرآن ربُّ المشارق والمغارب ، معجزه قرآن فروپاشی ستارگان ، معجزه قرآن وجود برزخ در میان دریاها ، معجزه قران - اسپرم های زنده در منی انسان ، معجزه قران - دوگانگی یا دو قطبی بودن همه چ ، معجزه قران در تحریم شرابخواری ، معجزه قران- کمبود اکسیژن در طبقات فوقانی جو ، نظم راز بزرگ هستی دکتر محسن فرشاد ، هاوکینگ و اعتراف به وجود خدا ، هر چیزى خداوند را تسبیح مى گوید ! ، اهرام مصر و معجزه قرآن ! ، با علم هم، میتوانیم به خدا ایمان بیاوریم! ، قرآن و کاهش اضطراب ، قران و نظریه تکامل ، قسم به آسمان دارای راهها ! ، آفرینش جهان ، اثبات وجود خدا نوشته جان کلوور ، آیا پروتئین بصورت تصادفی به وجود آمده است ؟ ، آیا جهان از عدم به وجود آمده است ؟ ، بهترین زمان برای شیردهی طبیعی و قرآن ! ، پاسخ به ادعاهای بی اساس استیون هاوکینگ ، پایه های شریعت اسلامی ، جنین انسان و قرآن ، جهان علم به سوى خدا باز می گردد ! ، چرا خداوند خالقی ندارد ؟ ، چهار دلیل عمده برای اثبات وجود خدا ، خدا کجاست ؟ ، اثبات وجود خداوند با برهان ، احتمال تصادفی به وجود آمدن حیات در دنیا ، ادعای هاوکینگ مبنی بر جامعیت فیز&# ، استیون هاپکینز ، اشاره قرآن به وجود کروموزوم XY ، اعجاز تشریعی در قرآن ، اعجاز قرآن به تشکیل کائنات از یک توده گازی شکل ، اعجاز قرآن در مورد زنبور عسل ، اعجاز قران در مورد حرکت خورشید ، قرآن از دیدگاه دانشمندان ایتالیائى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان اسکاتلندى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان انگلیسى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان روسى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان آمریکایی ، قرآن از دیدگاه دانشمندان فرانسوى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان هلندی ، رفع یک شبهه - فرو رفتن خورشید در چشمه ! ، زمین سیاره ای ویژه ! ، ستاره های سیاه ، شب و قرآن ! ، طراحی بی نهایت هوشمند ، طرح عظیم استیون هاوکینگ ، عاقبت خورشید و قرآن ! ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :24
بازدید دیروز :44
کل بازدید :115469
تعداد کل یاداشته ها : 93
103/2/30
2:53 ع

فیزیکدانان غربی و اعتقاد به دین قسمت دوم

2. بعضی‌ از فیزیک دانان‌، ضمن‌ یاری‌ از تعبیرهای‌ مذهبی‌، به‌ علم‌اصالت‌ بیشتری‌ می‌دهند. برخی‌ از آنان‌ مثل‌ تیپلر (Tipler  ؛ فیزیک دان‌انگلیسی‌) معتقدند که‌ دین‌ را اساساً با زبان‌ فیزیک‌ می‌توان‌  فهمید ودرباره‌ آن‌ تنها بر اساس‌ نظریه‌های‌ فیزیک‌ می‌توان‌ قضاوت‌ کرد. تیپلرمی‌گوید: «هدف‌ من‌ در این‌ مقاله‌ آن‌ است‌ که‌ وجودی‌ متعال‌ را استدلال‌کنم‌... تحلیل‌ من‌ در حوزه‌ فیزیک‌ خواهد بود، گرچه‌ من‌ مختارم‌ تااصطلاحات‌ مذهبی‌ نظیر قدرت‌ مطلق‌ و... را به‌ کار برم‌، زیرا، آن ها رامفاهیم‌ فیزیکی‌ تلّقی‌ می‌کنم‌. اما خدایی‌ که‌ من‌ ادّعا می‌کنم‌ که‌ وجودش ‌به‌ صورت‌ طبیعی‌ در کیهان‌شناسی‌ طبیعی‌ مطرح‌ می‌شود، خدای‌ سنّتی ‌تغییرناپذیر نیست‌... بلکه‌ خدای‌ متحوّلی‌ است‌ که‌ شبیه‌ به‌ خدای‌شلینگ‌ الکساندر، وایتهد و تیلارد دو شاردن‌ است‌».                 

این افراد می‌کوشند تا مدّعاهای‌ دین‌ را از علم‌ به‌ دست‌ آورند. مثلاً، در علم‌ روز، اصلی‌ به‌ نام‌ «اصل‌ آنتروپیک‌» مطرح‌ شده‌ است‌ که‌ می‌گوید: اگر در جهان‌ اوّلیه‌، مقادیر برخی‌ از کمیت های‌ فیزیکی‌ چیزی‌ جز آنچه‌ داشته‌ می‌بود، حیات‌، امکان‌ بروز نمی‌یافت‌. این‌ گروه‌، با یاری‌جستن‌ از این‌ اصول‌، می‌خواهند خدا را ثابت‌ کنند.   (14)

بعضی‌ دیگر از فیزیک دانان‌، الهیّات‌ را ورای‌ فیزیک‌ می‌بینند، ولی‌ باور دارند که‌ فیزیک‌ در شکل‌ دادن‌ به‌ آن‌ سهم‌ دارد. به‌ عقیده‌ آنان‌، تحوّل ‌فیزیک‌، ما را به‌ افق‌ متافیزیک‌ رسانده‌ است‌ و ما با مطالعه‌ جهان‌فیزیکی‌ می‌توانیم‌ به‌ شناخت‌ واقعیت‌ برسیم‌. از این‌ دیدگاه‌، فیزیک‌ بهترین‌ راه‌ رسیدن‌ به‌ خداست‌. چنان‌ که‌ پل‌ دیویس‌ می‌گوید: «هرچند ممکن‌ است‌ عجیب‌ به‌ نظر برسد ولی‌ من‌ بر این‌ باورم‌ که‌ در مقایسه‌ با دین‌، علم‌ راه‌ مطمئن‌تری‌ به‌ سوی‌ خداست‌». (15)

3. تعداد زیادی‌ از فیزیک دانان‌ یا به‌ خاطر تعارضی‌ که‌ در بعضی‌ موارد میان‌ علم‌ و دین‌ می‌بینند ـ مثلاً در معجزه‌ها یا مسئله‌ حیات‌ پس‌ از مرگ   ‌ـ و یا به‌ خاطر پیروی‌ از مُد ـ اصالت‌ دین‌ را نفی‌ می‌کنند و حاضر نیستند ملاحظات‌ دینی‌ را در بحث های‌ خود وارد کنند. به‌ قول‌ اِمِل‌(Emmel  ؛ زیست‌ شناس‌ آمریکایی‌): «من‌ احساس‌ می‌کنم‌ که‌ بسیاری‌ از دانشمندان‌ در دوران‌ تحصیلات‌ عالی‌  یا کمی‌ بعد از آن‌، به‌ مرحله‌ای‌می‌رسند که‌ احساس‌ می‌کنند توجه‌ به‌ دیدگاه های‌ متافیزیکی‌ بر خلاف‌ مُد است‌  و لذا برای‌ بقیه‌ عمر، سرشان‌ را در برف‌  می‌کنند، و کوششی‌ نمی‌کنند تا منظره‌ای‌ وسیع تر از حوزه‌ نزدیک‌ به‌ حوزه‌ خویش‌ را ببینند». (16)

آن ها، نهایتاً و به‌ همزیستی‌ مسالمت‌آمیزی‌ میان‌ دین‌ و علم‌ قائل‌شده‌اند و شرکتشان‌ در بعضی‌ از مراسم‌ دینی‌، نظیر شرکت‌ در مراسم ‌تدفین‌ صوری‌ است‌. به‌ قول‌ وَینبرگ‌ (S. Weinberg  ؛ فیزیک دان‌ نظریه‌پرداز آمریکایی‌ و برنده‌ جایزه‌ نوبل‌): «بسیاری‌ از فیزیک دانان‌، ظاهراً، وابستگی‌ اسمی‌ را با مذهب‌ والدین‌ خود حفظ‌ می‌کنند، که‌ هدف‌ آن‌، برگزیدن‌ نوعی‌ عنوان‌ برای‌ هویّت‌ قومی‌ و استفاده‌ در ازدواجها و مراسم‌تدفین‌ است‌ و فقط‌ تعداد کمی‌ از این‌ فیزیک دانان‌ هستند که‌ به‌ کلام‌مذهب‌ رسمی‌ خود توجه‌ می‌کنند». (17)و نیز: «تا آنجا که‌ من‌ از مشاهدات‌ خودم‌ می‌توانم‌ بگویم‌، بیشتر فیزیک دانان‌ امروزی‌ آن‌ قدر به‌دین‌ علاقه‌ ندارند که‌ حتّی‌ بتوان‌ آن ها را عملاً ملحد شمرد». (18)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.        Henry Margenau   & Roy A. Varghese, eds.Cosmos, Bios, Theos    (LaSalle  , Illinois: Open Court, 1992), P.131  

2.        Ibid  . P.108

3.        Ref. 2, P.15 

4.       Ref. 7, P.127

5.       Ref. 1, PP.30 – 31

6.       Ref. 7, P.106

7.       Ibid. P.105

8.       Ibid. P.106

9.       Ibid. PP.122 – 123

10.    Jan Fennema & Iain Paul,eds,Science and Religion(University of Twente: Kluwer Academic Pub. 1990), p.96

11.    Ref. 7. P.62

12.    Ibid. P.65

13.    Ibid. P.M.13

14.    Ref. 6. P.314

15.    Paul Davies,God andthe physics (Great Britain: Penguin Books,1983), p.ix

16.    Ref. 7. P.171

17.    S.Weinberg.Dream ofa Final Theory (London: Vintage, 1993), p.205

 


91/8/2::: 10:34 ع
نظر()
  

فیزیکدانان غربی و اعتقاد به دین

تهیه وترتیب: حدیقه تنویر با کمی تغییرات

رابطه علم و دین از دیدگاه فیزیک دانان غربی معاصر

امروزه‌، درباره‌ ارتباط‌  علم‌ و دین‌ دیدگاه های‌ متعددّی‌ وجود دارد:

1. میان‌ علم‌ و دین‌، تعارضی‌ وجود ندارد. امّا، در چگونگی‌ رابطه‌ این ‌دو نگرش های‌ گوناگونی‌ وجود دارد:

الف‌. عدّه‌ای‌ براین‌ باورند که‌ علم‌ و دین‌ دو قلمروی‌ کاملاً مستقل‌ هستند و هر کوششی‌ برای‌ وحدت‌ آن ها، بدون‌ اینکه‌ امتیازی‌ داشته‌باشد، به‌ انحراف‌ آن ها منجر می‌شود. دین‌ به‌ موضوع های‌ اخلاقی‌ و روحی‌ می‌پردازد که‌ مستقیماً مورد توجّه‌ علم‌ نیست‌ و متقابلا"، علم‌ به ‌دنبال‌ فهم‌ کمّی‌ جهان‌ مادّی‌ است‌ که‌ ربطی‌ به‌ دین‌ ندارد. به‌ قول‌ ؛ویگنر (Wigner فیزیک دان‌ آمریکایی‌ و برنده‌ جایزه‌ نوبل‌): «دین‌ عمدتاً ارشادی‌ عمل‌ می‌کند». (1)

 

ادامه مطلب...

  

دونالد هنری پورتر Donald Henry Porter

فیزیک دان و ریاضی دان

فارغ التحصیل از کالج ماریون دکتر در فلسفه از دانشگاه ایندیانا و مدرس سابق دانشگاه ایندیانا بوده است استاد فیزیک و ریاضیات در کالج ماریون متخصص تبدیل های تماسی تغیرات اشکال محدود به دو بعد و پیوستگی مطلق

اگر شخصی بخواهد وجود خدا را ثابت کند همانگونه ثابت کند که قضیه فیثاغورث را در هندسه ثابت می کند به عقیده من چنین اعتقادی به خدا اجباری خواهد بود.از طرف دیگر باید توجه داشت که علوم پر از قوانین اصولی هستند که هنوز ثابت و محرز نشده است.با وجود این که ثابت نشدن این قواعد و قوانین مانع از آن نیست که در صورت لازم از آنها استفاده شود ولی مسلم است که از این اصول که فهم پدیده های طبیعی نتایج مسلم نمی دهند نمی توان در فهم معانی ما بعد الطبیعه استفاده کرد.

 

ادامه مطلب...

  

 

تعریف نیروی آفرینش انیشتین

مارلین بوکس کریدر

فیزیولوژیست دارای رتبه M.SC.   و دکتری فلسفه از دانشگاه مریلند دانشمند فیزیولوژیست در بخش حفاظت محیط زیست ایلات متحده و توسعه مرکز  تفریحات ماساچوست.استاد زیست شناسی در کالج نازارن شرقی عضو انجمن زیست شناسان آمریکا متخصص در  سوخت و ساز و جریان خون

من هم به عنوان یک فرد معمولی و هم به عنوان فردی که دائما با مطالعات علمی سروکار دارد در وجود خدا ابدا شکی ندارم مسلما خدا وجود دارد اما وجود او را روش های آزمایشگاهی نمی تواند ثابت کند تجذیه و تحلیل خدا با این روش ها امکان ندارد.

خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.

 

ادامه مطلب...

  

وجود خدا

ادوارد لوترکیسل

جانور شناس و حشره شناس

استاد علوم و دکتر حقوق از دانشگاه کالیفرنیا استاد و رئیس اداره زیست شناسی در دانشگاه سنفرانسیسکو عضو جمعیت دانشمندان و حشره شناس در دانشگاه کالیفرنیا سر دبیر چند نشریه فنی از جمله مجله زیست شناسی واسمن متخصص در جنین شناسی حشرات مختلف :

در سالهای اخیر در نتیجه مطالعات علمی دلایل جدیدی برای اثبات خدا به دست آمده که دلایل فلسفی سابق را تایید و تقویت می کند البته دلایل سابق برای ایمان به خدا کافی و برای کسی که تعصب را کنار می گذاشت بیش از حد نیاز و لزوم بود ولی من به عنوان یک شخص مومن از اضافه شدن دلایل جدید به ادله قدیمی از دو لحاظ خوشبختم:نخست اینکه دلایل مذبور از صفات خدا مفاهیم روشن تری را می دهد.دیگر انکه چشم عده ای از دانشمندان با وجدان ام بدبین را باز و آنها را مجبور می کند به خدا ایمان بیاورندواخیر در کشور ما نهضتی در توجه دین ایجاد شده و دین برای خود راه وسیع تری را باز کرده و این نه تنها در خلاف علوم نیست بلکه درست به موازات راهی است که علوم در آن پیشرفت می کنند مسلم است که دلایل علمی جدید که وجود صانعی را اثبات و ایجاب می کنند در این مورد موثر بوده اند.

 

 

ادامه مطلب...

  

آیا پروتئین بصورت تصادفی به وجود آمده است ؟

پروتئینها، نقش مهمی را در زندگی ما ایفا می کنند. برای مثال  : هموگلوبین، انتقال دهنده اکسیژن در درون بدن و انسلین، کنترل کننده مقدار شکر جذب شده از خون و آمیلاز، هیدرولیز کننده نشاسته به مالتوز می باشد  .

 بیست نوع آمینو اسید پایه انواع پروتئین ها را تشکیل می دهند

پروتئینها، زنجیره‌های خطی یا پلیمرهایی هستند که از ترکیب اسیدهای آمینه حاصل می‌شوند. اسید آمینه‌ها ، حروف الفبایی پروتئینها را تشکیل می‌دهند (20 حرف- 20 نوع اسید آمینه) و چون امکانات بالقوه نامحدودی در طرز توالی و طول زنجیره اسید آمینه‌ها در تولید پروتئینها وجود دارد، از اینرو انواع بی‌شماری از پروتئینها نیز می‌توانند وجود داشته باشند  . 

پروتئینها از تعداد زیادی اسید آمینه ساخته شده‌اند. این اسیدهای آمینه توسط پیوندهای پپتیدی به یکدیگر اتصال یافته و زنجیر طویلی را ایجاد می‌کنند  . با توجه به اینکه در جانداران انواع و اقسام پروتئینهای مختلف وجود دارد تعجب آور نیست که در سنتز زنجیره‌های پلی پپتیدی تنها 20 نوع اسید آمینه مختلف شرکت می‌کند  . ولی باید توجه داشت اگر یک زنجیره پلی پپتیدی را که دارای 50 اسید آمینه است در نظر بگیریم تنها با تغییر ترتیب قرار گرفتن این اسیدهای آمینه می‌توان سنتز   2050 زنجیر پلی پپتیدی را پیش بینی نمود.

 هرگاه چهار اسید آمینه با تمام حالات ممکن بهم بپیوندند، 24 مولکول متفاوت تشکیل می‌شود. و اگر 17اسید آمینه متفاوت به همین طریق پیوند یابند، فقط عده مولکولهای مرکب از 17مونومر متفاوت که در نوع خود بی‌نظیرند به 356 تریلیون می‌رسد. بدیهی است که اگر از هر اسید آمینه بیشتر از یک مولکول به کار رفته باشد، عده حالات ممکن بسیار بیشتر خواهد شد. اما سلول زنده، از پروتئین‌های بسیار متفاوتی که از یک مجموعه اسید آمینه ممکن است ساخته شود فقط تعداد نسبتا کم و گزینش یافته‌ای را که نیاز دارد‌، می‌سازد.

هموگلوبین انسان که یک پروتئین کروی با وزن مولکولی 68000 است باید چهار زنجیر اسید آمینه بطور مناسبی تجمع یافته باشد تا هموگلوبین فعالی تشکیل شود. اگر در هموگلوبین  یک اسید آمینه نادرست در موضع معین قرار گیرد، نمی تواند اکسیژن را در گردش خون منتقل کند. فقط تغییر یک اسید آمینه خاص از 146 اسید آمینه موجود در یک تک زنجیر هموگلوبین سبب بیماری کم خونی می شود.

پروتئین‌های بدن پی در پی تجدید می‌شوند و این عمل با سنتز مجدد اسید آمینه موجود در بدن صورت می‌گیرد. بررسی عمر متوسط اسید‌های آمینه‌ای که اجزای ساختمانی پروتئین‌ها هستند یا به گفته دیگر ، زمانی که طول می‌کشد تا بدن پروتئینی را در یک بافت تعویض کند، با استفاده از اسیدهای آمینه‌ای که ایزوتوپ رادیواکتیو دارند امکان پذیر شده است. برای فرآیندی که باید بسیار پیچیده باشد، تعویض بسیار سریع است. فقط چند دقیقه پس از آنکه اسیدهای آمینه رادیواکتیو در بدن حیوانات تزریق شود، پروتئین رادیواکتیو را می‌توان یافت.

هر موجود زنده انواع پروتئینهای خاص خود را دارد تعداد حالتهای ممکن قرار گرفتن اسید آمینه ها در یک پروتئین به میلیارد میلیارد حالت می‌رسد ، با وجود این ، پروتئین‌های خاص یک موجود زنده معین در حدود چند دقیقه سنتز می‌شود.  DNA موجود در سلول ، حامل کد سنتز پروتئین است. یعنی ترتیبی که بازها در مولکول DNA دارند اطلاعات مورد استفاده برای سنتز پروتئین‌ها را فراهم می‌سازد

ساخت موتوری با بازده 100 درصد با استفاده از پروتئین توسط آفریدگار

به نظر شما آیا تا کنون ماشینی ساخته شده است که بازده آن 100%  باشد؟ خیر بشر تا کنون نتوانسته است چنین ماشینی را بسازد و حتی کارآمد ترین ماشین هایی که به دست بشر ساخته شده است حداقل مقداری از انرژی را به صورت حرارت یا ... حدر می دهند. اما جالب است بدانید که خداوند قادر و عالم ، ماشینی را کاملاً هنرمندانه آفریده است که باز دهی آن نزدیک به 100% است (99.9999%) .  

این ماشین حیرت آور چیزی نیست جز باکتری تاژک !  حرکت در اکثر گونه های باکتری توسط ماشین مولکولی پیچیده ای به نام تاژک انجام می شود که در آن  مقدار بسیار زیادی پروتئین مختلف به کار رفته است که اصلی ترین آنها پروتئین فلاژین  می باشد. این نانو ماشین حیرت آور تا  300 دور بر ثانیه چرخش دارد و نیروی گشتاور آن برابر با 1400 پیکونیوتن نانومتر بر ثانیه (1400 piconewton-nms) می باشد. 

همانطور که : در شکل بالا مشاهده می کنید زمانیکه تاژک باکتری در جهت خلاف عقربه های ساعت می چرخد. (CCW = Counter ClockWise) باکتری رو به جلو حرکت می کند اما زمانیکه تاژک باکتری در جهت عقربه های ساعت  (CW = Clock Wise) بچرخد باکتری در جای خود شروع به ملق زدن می کند   (Tumble)  سپس بار دیگر تاژک شروع به چرخش در خلاف جهت عقربه های ساعت می کند که در این حالت باکتری را به جلو می راند.

در 23 ژون 2008 آقای Kearns و همکاران در قسمت بازال تاژک باکتریایی پروتئینی را شناسایی کردند که آن را مسئول از حرکت ایستادن تاژک باکتری اعلام کردند.

این پروتئین EpsE نام دارد و مکانیسم عمل آن مانند کلاج اتوموبیل است. اگر بخواهیم به طور بسیار خلاصه و ساده توضیح دهیم ، موتور اتوموبیل در نهایت نیروی گردشی خود را به جعبه دنده انتقال می دهد که جعبه دنده در نهایت این نیرو را چرخ ها انتقال میدهد. کلاج نیز می تواند ارتباط بین موتور و جعبه دنده را قطع کند و در نتیجه موتور کار می کند ولی نیروی آن به چرخ ها انتقال پیدا نمی کند.

پروتیئن EpsE که در قسمت بازال تاژک باکتریایی قرار دارد نیز چنین وظیفه ای بر عهده دارد به این صورت که زمانیکه باکتری به جایی گیر کند و یا اینکه نیاز باشد که باکتری از حرکت بایستد ارتباط بین قسمت هوک و موتور تاژک را قطع می کند در نتیجه اگرچه، بخش موتور می چرخد اما تاژک حرکتی ندارد.

باکتری تاژک، یک موتور میکروسکپی بسیار پیشرفته می باشد. که شامل 40 پروتئین اختصاصی است که هر کدام از آنها همانند یک قطعه از یک موتور پیشرفته عمل می کنند. این قطعات همچون: روتور(rotor)، استاتور(stator)، شافت محرک(drive-shaft) اتصالات(U-joint)، ملخ (propeller)، کلاچ(clutch)، گیربکس مستقیم و معکوس( two gears forward and reverse)، بوش(یاتاقان) و ... می باشند. این موتور پیشرفته با وزن بسیار ناچیز، شامل سیستم خنک کننده با آب و همچنین سنسورهای پیشرفته می باشد.

میشائیل بیح (Michael Behe) در کتاب (Darwin"s BlackBox) می گوید: باکتری تاژک نمی تواند در اثر تحول ناشی از گذر زمان بوجود آید. باکتری تاژک یک سیستم کاملا پیشرفته است که از اجراء متعددی تشکیل شده که تمامی این اجزاء در ارتباط با هم می باشند و در صورت نبود یک جزء کل سیستم از کار می افتد.

 


  

نظم راز بزرگ هستی دکتر محسن فرشاد

نظم آنتی تز بی نظمی است وقتی کیهان یا لاقل کیهانی که در حدود ادراک معقول ماست به صورت انرژی تاریک و ماده سیاه قرار دارد نه دارای نظم است نه دارای بی نظمی در قلب این تاریکی ناگهان انرژی فشرده ای با چگالی بی نهایت ناگهان منفجر شد درست همانند یک انفجار اتمی این انفجار چگونه چه زمان و چرا پدید آمده است؟و آیا نظم عالم در اثر انفجار بزرگ به وجود امده است یا از بی نظمی کیهان پدید آمده که ما هنوز قانون آن را نمی دانیم؟

نظم یعنی ساختار هماهنگ و مرتب یک سیستم یا یک نظام.

وقتی سیارات منظومه شمسی در یک فاصله معین و هماهنگ دور خورشید می چرخند و همه در مدار خویش حرکت می کنند و هیچ بی نظمی پدید نمی آید به این نتیجه می رسیم که در کیهان نظم وجود دارد.

 

 

ادامه مطلب...

  

چهار دلیل عمده برای اثبات وجود خدا وجود دارد:
• نظم و هوشمندی رفتار هستی که برای اهل تحقیق و دانشمندان بزرگ وجود شعور خالق را اثبات می‌کند.
زبان اتفاق: نگاه کردن به اتفاقات بسیار با معنایی که برای بشر (تک تک ما)‌ رخ می‌دهد و در حقیقت سخن گفتن خدا از پس پرده با بنده است. اتفاق از نوع کلان اجتماعی آن را می‌توان در دو مثال زیر دید: کسانی که داستان ابابیل را تجربه کردند یا در روزگار غرق تایتانیک می‌زیستند اگر خود را فریب نمی‌دادند خدا را می‌دیدند.
زبان رویا: فهم زبان رویا و کسب نماد‌شناسی آن ما را با معانی عمیق توحید و ساختار انسانی خلقت بشر آشنا می‌کند.
برهان قاطع خدا در امر تحدی: قرآن یک اثر ادبی ساده،‌ زیبا و یگانه است؛ و اگر این قرآن دروغ است، نظیری مانند آن بسرایید ولو شده سوره‌ای، ولی بشر درمانده است. نه به دلیل ساختار استثنایی قرآن، بلکه به خاطر حضور معجزه، قدرت خدا در ذهن مخلوق که مانع او می‌شود.
در رابطه با اثبات وجود خداوند دلایل متعددی اقامه شده که برخی وجدانی (مانند برهان فطرت) برخی علمی (مانند برهان نظم) و برخی عقلی و فلسفی است (مانند برهان محرک اول ارسطو، برهان وجوب و امکان، برهان وسط و طرف، براهین استحاله تسلسل، علل هستی بخش، برهان مشروطیت و اطلاق فارابی، قاعده الشی‏ء ما لم یجب لم یوجد از خواجه نصیرالدین طوسی، برهان صدیقین صدرایی و...). هر یک از براهین مذکور مبتنی بر مبانی و مبادی عقلی و فلسفی ویژه‏ای است که طبیعتا در اینجا مجال پرداختن به هیچ یک از آنان نیست. لیکن در این جا به طور فشرده و اختصار ناچاریم به ذکر یکی از روشن‏ترین آنها بسنده نموده و برای تحقیق بیشتر کتاب‏هایی را معرفی کنیم.
این برهان ضمن آن که قدمت بسیاری دارد یکی از استوارترین ادله خداشناختی است واز جهان اسلام به تئولوژی غربی نیز راه یافته و نزد تئولوژیست‏ها و فیلسوفان دین در غرب تحت عنوان (from Contingency Argument) به عنوان خدشه ناپذیرترین برهان - که تاکنون اندیشه بشر بدان راه یافته - مورد پذیرش واقع گردیده است. سیر پیدایش و سپس ورود این برهان در اندیشه‏های کلامی غرب طبق نمودار زیر است: فارابی >--- ابوعلی‏سینا >--- غزالی >---ابن رشد اندلسی >--- ابن میمون >---الهیات نوین غرب
اصل برهان به طور فشرده از قرار زیر است:
1- بدون شک جهانی واقعی نه وهمی صرف وجود دارد (رئالیسم و نفی سفسطه).
2- آنچه در جهان است همه ممکن‏الوجودند. یعنی وقتی نظر به ذات آنها کنیم هیچ یک بالذات اقتضای وجود ندارند. بلکه همه موجوداتی هستند که می‏شود وجود داشته باشند و می‏شود وجود نداشته باشند. به‏عبارت دیگر در مرتبه ذات و بدون علت هیچ اند.
3- تمام جهان یک واحد ممکن‏الوجود است. زیرا وقتی اجزای جهان همه ممکن‏الوجود باشند کل جهان - که یک واحد ارگانیک است - نیز ممکن‏الوجود است واز مجموعه موجودات ممکن‏الوجود واجب‏الوجود پدیدار نمی‏شود. پس جهان یک واحد ممکن‏الوجود بیش نیست.
4- هر ممکن الوجودی در تحقق و بقای خویش نیازمند و وامدار دیگری است. به عبارت دیگر اگر جهان بی‏نهایت پدیده هم باشد از بی‏نهایت صفر هیچ چیز درست نمی‏شود و اگر ورای سلسله موجودات امکانی واجب بالذاتی درکار نباشد جهان هیچ اندر هیچ خواهد بود. همین طور از بی‏نهایت ممکن‏الوجود - که هستی‏اش وامدار،متعلق، وابسته و مشروط به دیگری است - بدون وجود یک موجود ناوابسته نامشروط و غیر متعلق به دیگری (خدا) هیچ موجودی امکان تحقق ندارد و چون می‏بینیم جهانی از ممکنات تحقق یافته است پس قطعا درمی‏یابیم که آن موجود واجب نیز وجود دارد.
حال اسم آن موجود واجب را هر چیزی بگذارید مهم نیست چون ما در نام گذاری بحثی نداریم ولی در هر صورت آن موجود ، موجودی است که در اصل هستی نیازمند به موجود دیگری نیست که ما از آن تعبیر به خدا و شما تعبیر به ماده می کنید ، ولی این موجود نمی تواند موجود فاقد شعور باشد زیراتمام موجودات وابسته به او هستند و وقتی این همه کمالات (از جملع علم و شعور ) در موجودات دیگرهستخود او نیز که خالق این موجودات است باید این کمال ها را داشته باشد. (اصل سنخیت میان علت و معلول)
البته برهان وجوب و امکان به شکل های دیگری نیز تقریر یافته
در مورد این که ماده منشأ پیدایش (علت فاعلی) نظام هستی باشد ، چند اشکال وجود دارد:
1- همان گونه که در بالا اشاره شد ، در موجودات عالم، شعور و ادراک وجود دارد و شعور و ادراک نمی تواند معلول موجود فاقد شعور و ادراک باشد. (اصل سنخیت علت و معلول) ذات نایافته از هستی بخشکی تواند که بود هستی بخش.
2- در مقابل فرض خداوند به عنوان علت فاعلی جهان هستی ، نظریه اتفاق و تصادف وجود دارد .
مسئله ای که در سوال مطرح کردید " آزمون و خطا "دو صورت برای آن متصور است: یا آزمون و خطا به وسیله ماده فاقد شعور و ادراک است که دو اشکال دارد : یکی این که آزمون و خطا از موجود دارای شعور و ادراک سر می زند. یعنی آزمون می کند و چون به خطای آن واقف شد ، آزمون دیگری صورت می دهد ، در حالی که فرض تان بر موجود فاقد شعور است. دوم آن که این همان مسئله تصادفی بودن است (نظم خود ساخته ماده یا از طرف فاعل بدون شعور و ادراک) و این مسئله در برهان نظم به تفصیل توضیح داده می شود که از نظر قانون احتمالات ریاضی ، احتمال تصادفی بودن پیدایش در حد صفر است. (برهان نظم ، اصول فلسفه و روش رئالیسم ، ج6 ، برهان نظم).
3- حتی در فرض تصادفی بودن طبیعت(یا نظم خود ساخته ماده) در صورت عدم وجود شعور و ادراک در ماده (به صورت ذاتی) چگونه این نظم حفظ می شود ؟ و ماده فاقد شعور چگونه خطا نمی کند؟
4- وجود ماده به عنوان مبدأ فاعلی آفرینش ، نمی تواتند توجیه کننده ازلیت جهان هستی باشد.



  

خدا را چه کسی خلق کرد؟

این سوال بسیاری از فلاسفه و شک گرایان مذهبی است. اما در تعریف خدا گفته می شود که خدا خالق غیرمخلوق جهان است پس این سوال که چه کسی خدا را خلق کرده است غیرمنطقی است، درست مثل اینکه بپرسیم مرد مجرد شوهر کیست.

نوع پیشرفته تر این سوال می تواند این باشد: اگر وجود جهان به یک علت نیاز دارد، چرا وجود خدا به این علت نیاز ندارد؟ و اگر خدا به علت نیاز ندارد، چرا باید جهان به علت نیاز داشته باشد؟ در جواب، فلاسفه از استدلال زیر استفاده می کنند:

1. هر چیزی که آغازی داشته باشد، نیاز به علت دارد!

2. جهان دارای آغاز است.

3. بنابراین جهان به علت نیاز دارد.

همانطور که در زیر نشان داده خواهد شد، جهان به علت نیاز دارد چون آغازی داشته است. خداوند، برخلاف جهان، آغازی نداشته است، بنابراین، به سبب نیاز ندارد.علاوه بر این، نسبیت عمومی انیشتین که به کرات با تجربه ثابت شده است، نشان می دهد که زمان به ماده و فضا مرتبط است. پس زمان خود در کنار ماده و فضا شروع می شود.

از آنجا که بنابه تعریفخدا خالق همه جهان است، خالق زمان نیز می باشد. بنابراین، نمی تواند با ابعاد زمانی که خود آفریده است محدود شود پس می توان گفت که خدا آغازی ندارد. پس نیازی به علت و سبب نیز ندارد.

درعوض، شواهد خوبی وجود دارد که جهان آغازی داشته است.این را می توان در قوانینترمودینامیکمشاهده کرد که بنیادی ترین قوانین علم فیزیک می باشد.

·        قانون اول: کل حجم انرژی جهان پایدار و دائمی است.

·         قانون دوم: میزان انرژی موجود برای کار رو به اتمام است، یا انتروپی تا حد ماکسیمم رو به افزایش است.

اگر کل حجم انرژی محدود باشد و میزان انرژی قابل استفاده رو به کاهش باشد، پس نمی توان گفت که جهان برای همیشه وجود داشته است، درغیراینصورت کلیه انرژی های مصرفی تا به حال تمام شده بود. بعنوان مثال، همه اتم های رادیواکتیو از بین رفته، همه قسمت های جهان به یک دما رسیده و هیچ کاردیگری ممکن نبود.

بنابراین استنباط بدیهی این خواهد بود که جهان از یک زمان مشخص با مقدار بسیار زیادی انرژی مصرفی آغاز شده و الان رو به اتمام است.

حالا اگر پرسشگر بپذیرد که جهان آغازی داشته است اما باز بااینحال نیاز به سبب ندارد چه؟ اما کاملاً آشکار است که چیزهایی که آغاز می شوند علتی دارند و هیچکس قادر به انکار این نیست. اگر قانون علت و معلول انکار می شد، همه علوم و تاریخ از بین می رفت.

همچنین، جهان نمی توان علت خود باشد چون هیچ چیز قادر به ساختن خود نیست، به این علت که این یعنی آن چیز قبل از ایجاد خود وجود داشته است که از نظر منطقی پوچ است.

به طور خلاصه

·         می توان ثابت کرد که جهان (ازجمله زمان) آغازی داشته است.

·         باور اینکه چیزی که آغاز دارد بی علت است منطقی نیست.

·         درنتیجه جهان نیاز به علت دارد.

·         خدا، بعنوان خالق زمان، خارج از زمان قرار دارد. پس هیچ آغازی در زمان ندارد. همیشه وجود داشته است و بنابراین نیازی به علت ندارد.

 

ادامه مطلب...

  

  -پایان جهان:
تا بحال آخرین نظریه ی پذیرفته شده در محافل علمی امروز، پیرامون تولد جهان را ،بیان نمودیم؛این نظریه(انفجار بزرگ (Big Bang که علم آنرا کشف نموده، بر یک حقیقت علمی استوار است که می گوید: جهان ،پیوسته و با شتاب بسیاری در حال گسترش است. گفتیم که دانشمندان می گویند:ماده ی جهان در گذشته در نقطه ای با حجم صفر متمرکز بوده است، این نقطه منفجر شده ،و ماده ی جهان در تمام جهات پراکنده شده است،و از آن تاریخ تا بحال جهان در حال گسترش است.همینطور به اهمیت فلسفی این نظریه اشاره کردیم و گفتیم که این نظریه به افسانه ی ازلی بودن ماده و جهان پایان داد،و ثابت کرد که جهان در یک لحظه آفریده شده است.
پس مادام آفرینشی در کار است ،پس حتماً آفریننده ای هم وجود دارد،زیرا این انفجارهولناک مانند انفجارهای دیگر نبوده است،چرا که هر انفجاری منجر به بی نظمی ،پراکندگی و ویرانی می شود،در حالی که این انفجار باعث تشکیل جهانی بسیار منظم شده است.بنا بر این دستی بی نهایت توانا و علمی مطلق ونامحدود،بصورت آشکاری در این آفرینش حضور داشته است.

احتمالات
سؤال اینست که آیا جهان همچنان به گسترش خود ادامه خواهد داد؟آیا نیروی جاذبه بر نیروی گسترش کیهانی غلبه خواهد کرد،یا عکس این مطلب درست است؟در اینجا دواحتمال وجود دارد:

احتمال اول:
یک احتمال این است که سرعت گسترش جهان بر اثر نیروی جاذبه کند شود و سپس متوقف گردد،و پس از آن به عقب بر گردد(سیر قهقرایی)،به عبارت دیگر تمام اجرام آسمانی و فلکی موجود در جهان به طرف مرکز کشانده شوند،و براثر نیروی جاذبه، جهان منقبض و چروکیده گردد،تا آنجا که تمامی جهان در یک نقطه ی بسیار کوچک به حجم صفر متمرکز شود،واین بدان معناست که جهان به حالت نخستین بر می گردد،ولی خیلی قبل از اینکه جهان به چنین مرحله ای برسد،می میردو نیست و نا بود می شود.

احتمال دوم:
احتمال دوم اینستکه نیروی جاذبه نمی تواند بر نیروی گسترش کیهانی غلبه کند،و جهان تا ابد به گسترش خود ادامه خواهد داد.ولی آیا این بدان معناست که سرنوشت این جهانِ پیوسته در حال گسترش ،مرگ نخواهد بود؟
اسباب گوناگون اما مرگ یکسان است!
حتی در حالت دوم هم جهان نمی تواند از مرگ -که سرنوشت حتمی هر مخلوقی است- جان سالم بدر ببَرَد،زیرا این جهانِ در حال گسترش ،پس از اینکه بر اثر واکنش های رادیواکتیو،که در همه ی سیارات روی می دهد ،سوخت خود را از دست داد،بدون تردید خواهد مرد.و در این حالت جهان تبدیل به گورستان بزرگ و مخوفی خواهد شد که آثاری از حیات در آن یافت نمی شود.

عامل تعیین کننده ی غلبه ی نیروی جاذبه یا نیروی گسترش کیهانی چیست؟
جواب این سؤال این است که:اگر سرعت گسترش کیهانی به اندازه ای باشد،که کهکشانها بتوانند از نیروی جاذبه بگریزند،در آنصورت گسترش کیهانی بدون وقفه ادامه خواهد یافت. این الگوی
(کیهان باز) نام دارد.اما اگر سرعت جهان از سرعت گریز کمتر باشد، در آنصورت گسترش آن پس از مدتی متوقف خواهد شد،و جهان شروع به سیرقهقرایی وعقب نشینی به سوی مرکزخودخواهدکرد. این الگوی (کیهان بسته) نام دارد.

سرعت گریز چیست؟
سرعت گریز حد اقل سرعتی است که برای گریز از نیروی جاذبه ی هر مکانی لازم است.مثلا ً سرعت گریز برای کره ی زمین ما برابر با 11/23 کیلو متر/ثانیه است.یعنی اگر موشکی با این سرعت شلیک گردد،می تواند بر نیروی جاذبه ی زمین غلبه کند ،و به فضا صعود کند .اما اگر سرعت موشک از این مقدار کمتر باشد ، مسافت معینی را طی می کند،سپس متوقف می شود ،و بعد از آن به خاطر غلبه ی نیروی جاذبه سقوط می کند و بسوی زمین بر می گردد.هر ستاره ، سیاره ویا قمر مصنوعی سرعت گریز خاص به خود دارد.
آیا سرعت گسترش کیهانی به سرعت گریز می رسد؟آیا از نیروی جاذبه کیهانی کمتر است یا بیشتر؟
این موضوع به چگالی کنونی جهان بستگی دارد؛اگر این چگالی به حد( چگالی بحرانی یا حساس) برسد ،در آنصورت نیروی جاذبه ی موجود در جهان، برای جلوگیری از گسترش جهان در آینده کافی است،اما اگر از این مقدار کمتر باشد،جهان همچنان به گسترش خود ادامه خواهد داد.

آیا میانگین چگالی جهان به حد (چگالی بحرانی) می رسد؟
دانشمندان چگالی بحرانی یا خطر ناک را محاسبه کردند،ومتوجه شدند که برابر با 1030×74, گرم/سانتیمتر مکعب است یعنی اگر ماده ای در جهان وجود داشته باشد که میانگین چگالی آن باندازه ی سه اتم هیدروژن درهر متر مکعب باشد ،در آن صورت چگالی جهان به حد (چگالی بحرانی) خواهد رسید.سپس دانشمندان به محاسبه ی چگالی جهان پرداختند و متوجه شدند که چندین برابر چگالی بحرانی است.
آیا این بدان معناست که چون چگالی جهان به چگالی بحرانی نمی رسد،پس جهان همچنان به گسترش خود ادامه خواهد داد؟
نمی توانیم بطور قطعی به این سؤال جواب بدهیم،زیرا آن مقدار ماده ی موجود در جهان که دانشمندان آنرا محاسبه کرده اند ،مقادیری بوده که توانسته اند با دستگاههای بصری و رادیویی آنرا مشاهده نمایند،در حالی که مقادیر عظیمی از مواد، در این محاسبات وارد نشده است،برای مثال «سوراخ سیاه»که از آن هیچ نمی دانیم.از طرفی در جهان چیزی بنام «
جرم گمشده»وجود دارد؛ دانشمندان ملاحظه کردند که مقدار مواد قابل مشاهده در کهکشانها ،ابداً برای بهم پیوستن آنها کافی نیست،بلکه برای بهم پیوستگی و تعادل آنها ده ها برابر این مواد لازم است.بنابر این چگالی محاسبه شده ی جهان ،چگالی حقیقی آن نیست،وشاید این چگالی به چگالی بحرانی هم برسد.

در الگوی «کیهان بسته» چه اتفاقی می افتد؟
دراین الگو سرعت گسترش کیهانی بتدریج رو به کاهش می نهد ،تا اینکه به صفر می رسدو گسترش بطور کلی متوقف می گردد،سپس با گذشت زمان جهان با شتابِ رو به افزایشی به طرف مرکز خود سیر می کند.در آغازتغییر ملموسی به چشم نمی خورد،و ملیاردها سال همه چیز عادی بنظر می آید، ولی به محض اینکه حجم جهان به 100/1 حجم کنونی اش برسد،دمای فضا –که الآن تقریبا صفر مطلق(5) است- به درجه ی حرارت زمین در روز می رسد.آنگاه پس از ملیونها سال، درخشندگی فضا به حد غیر قابل تحملی رسیده، و حرارت فضا به ملیونها درجه بالغ می گردد.البته قبل از رسیدن به چنین مرحله ای تمامی موجودات زنده از بین رفته و نابود شده اند.سپس ستارگان در یک سوپ کیهانی متشکل از اجزای اتمها و تشعشعات رادیو اکتیو ذوب می شوند،این سوپ کیهانی درجه حرارتش به ملیاردها درجه ی سانتیگراد می رسد.آنگاه جهان رفته رفته کوچک می گردد تا آنجا که حجم آن باندازه ی یک نقطه ی کوچک نزدیک به صفر می رسد،و سر انجام به «سوراخ سیاه» تبدیل می شود.بدین ترتیب جهان به حالت تکینی (singularity)می رسد و رابطه اش با زمان و مکان قطع می گردد ،ودیگر قوانین فیزیکی در آن صدق نمی کند.

برخی از دانشمندان ملحد که احساس کردند الحاد آنها در مقابل این نظریه دچار ورشکستگی شده است، الگوی سومی را بنام «الگوی بسامدی یا تناوبی» پیشنهاد کردند،خلاصه ی این طرح این است که:

جهان از روز ازل با انفجارهای بزرگی«bib bang  »گسترش یافته است ،سپس دچار انقباض و چروکیدگی می گردد،ولی دوباره با انفجار بزرگ دیگری گسترش می یابد و این عملیات متناوباً ادامه پیدا می کند. با این حساب جهان ازلی است و آغازو پایانی ندارد.برخی دانشمندان ملحد که از ایده ی “آفرینش” و “رستاخیز” خوششان نمی آید از این نظریه استقبال کردند.
ولی این الگو نتوانست در مقابل حقایق و دستاورد های علمی ایستادگی نماید،لذا در طاقچه ی فراموشی گذاشته شد ،و در محافل علمی بطور کلی از دستور کار ساقط گشت،زیرا
از نگاه علمی، امکان ندارد جهان پس از انقباض و رسیدن به حالت تکینیsingularity» » دوباره گسترش پیدا کند. برای مثال «سوراخ سیاه» -که نمونه ی بسیار کوچکی از حالت “تکینی” است،و جهان در پایان کار به آن حالت می رسد –نمی تواند از این وضع جان سالم بدر ببرد تا چه رسد به کل جهان؟از طرفی مشکل دیگری هم در مقابل این الگو وجود دارد،و آن مشکل انتروپی(Entropy)یا
بی نظمی است،یعنی اینکه در هر فعل و انفعال شیمیایی بخشی از انرژی بصورت غیر قابل استفاده در می آید،و تلف می شود(بازده < انرژی داده شده)،لذا هنگامی که جهان به حالت تکینی برسد ،دیگر انرژی قابل استفاده وجود ندارد(تا واکنش معکوس انجام دهد).بنابراین در چنین شرایطی، تغییر جهان از حالتی به حالت دیگر محال است چرا که انرژی لازم برای این تحول وجود ندارد.
بنابر این چه در الگوی کیهان باز وچه در الگوی کیهان بسته،مرگ سرنوشت حتمی این جهان است.
این ازعمرجهان؛ اماعمر زمین و خورشید و منظومه ی شمسی که تا این حد طولانی نیست،زیرا که سوخت موجود در خورشید خیلی کمتر از کلّ جهان است .
?کُلُّ مَن عَلَیهَا فَانٍ،وَ یَبقَی وَجهُ رَبِّکَ ذُوالجَلَالِ وَالإِکرَامِ?یعنی:
هر آنکه بر روی زمین است نابود می گردد،و تنها روی پروردگارت که دارای شکوه و بزرگواری است باقی می ماند.

منبع: فصلنامه ی فکری”رُؤَی”،سال چهارم 2003،شماره مزدوج18و19،مرکز الدراسات الحضاریة،پاریس
پی نوشته ها:
(1)نویسنده ومؤرخ ترکمن عراقی مقیم ترکیه
(2)از آنجهت به این اتم سوپ گفته شده که مانند سوپ حاوی تمامی مواد تشکیل دهنده ی جهان بوده است.(مترجم)
(3)مراجعه کنید به کتابی از ایشان تحت عنوان:(Paul Davies- ( God and New Physics یعنی خدا و فیزیک جدید(مترجم)
(4)این فیزیکدان مشهور کاملاً فلج است،تا آنجا که قادر به تکلم نیست،و افکار خود را از طریق کامپیوتر به دیگران منتقل می کند.(مترجم)
(5)صفر مطلق برابر باصفر درجه ی کلوین یا 273 درجه سانتیگراد زیر صفراست(مترجم)

نوشته :اورخان محمد علی(1) برگردان از عربی:سیداحمدهاشمی


  
<   <<   6   7   8   9   10      >