سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه بدان بسنده کردن توان ، بس بود همان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
اثبات وجود خداوند ، آیا جهان خالق دارد یا ازلی است ؟ ، دانشمندان و خدا ، فیزیک دانان و خداباوری ، فیزیکدانان غربی و اعتقاد به دین ، بشارت آمدن حضرت محمد و عیسی مسیح و مهدی ، قرآن از نگاه دانشمندان غربی ، اعجاز قران درباره مرکز دروغ گویی ! ، محاسبه سرعت نور در قرآن ، معاد از لحاظ علمی ، معجزه زمین شناسی قران ( پست ترین نقطه زمی ، معجزه قرآن - اتساع زمانی ، معجزه قرآن - پیدایش هستی ، معجزه قرآن - تجزیهء اتم ، معجزه قرآن جدایی قاره ها ، معجزه قرآن - ستونهای نامرئی آسمان ، معجزه قرآن گسترش کائنات ، معجزه قرآن - نطفه گذاری در درختان بواسطهء باد ، معجزه قرآن به وجود مدارهای خورشید و ماه ، معجزه قرآن تشکیل شدن جو زمین و زمین از هفت لا& ، معجزه قرآن در مورد تاریکی اعماق دریا ، معجزه قرآن در مورد مورچه ، معجزه قرآن درباره پرده های جنینی ، معجزه قرآن درباره وحدت هستی ، معجزه قرآن ربُّ المشارق والمغارب ، معجزه قرآن فروپاشی ستارگان ، معجزه قرآن وجود برزخ در میان دریاها ، معجزه قران - اسپرم های زنده در منی انسان ، معجزه قران - دوگانگی یا دو قطبی بودن همه چ ، معجزه قران در تحریم شرابخواری ، معجزه قران- کمبود اکسیژن در طبقات فوقانی جو ، نظم راز بزرگ هستی دکتر محسن فرشاد ، هاوکینگ و اعتراف به وجود خدا ، هر چیزى خداوند را تسبیح مى گوید ! ، اهرام مصر و معجزه قرآن ! ، با علم هم، میتوانیم به خدا ایمان بیاوریم! ، قرآن و کاهش اضطراب ، قران و نظریه تکامل ، قسم به آسمان دارای راهها ! ، آفرینش جهان ، اثبات وجود خدا نوشته جان کلوور ، آیا پروتئین بصورت تصادفی به وجود آمده است ؟ ، آیا جهان از عدم به وجود آمده است ؟ ، بهترین زمان برای شیردهی طبیعی و قرآن ! ، پاسخ به ادعاهای بی اساس استیون هاوکینگ ، پایه های شریعت اسلامی ، جنین انسان و قرآن ، جهان علم به سوى خدا باز می گردد ! ، چرا خداوند خالقی ندارد ؟ ، چهار دلیل عمده برای اثبات وجود خدا ، خدا کجاست ؟ ، اثبات وجود خداوند با برهان ، احتمال تصادفی به وجود آمدن حیات در دنیا ، ادعای هاوکینگ مبنی بر جامعیت فیز&# ، استیون هاپکینز ، اشاره قرآن به وجود کروموزوم XY ، اعجاز تشریعی در قرآن ، اعجاز قرآن به تشکیل کائنات از یک توده گازی شکل ، اعجاز قرآن در مورد زنبور عسل ، اعجاز قران در مورد حرکت خورشید ، قرآن از دیدگاه دانشمندان ایتالیائى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان اسکاتلندى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان انگلیسى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان روسى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان آمریکایی ، قرآن از دیدگاه دانشمندان فرانسوى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان هلندی ، رفع یک شبهه - فرو رفتن خورشید در چشمه ! ، زمین سیاره ای ویژه ! ، ستاره های سیاه ، شب و قرآن ! ، طراحی بی نهایت هوشمند ، طرح عظیم استیون هاوکینگ ، عاقبت خورشید و قرآن ! ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :54
بازدید دیروز :85
کل بازدید :116752
تعداد کل یاداشته ها : 93
103/9/3
7:55 ص

 

تعریف نیروی آفرینش انیشتین

مارلین بوکس کریدر

فیزیولوژیست دارای رتبه M.SC.   و دکتری فلسفه از دانشگاه مریلند دانشمند فیزیولوژیست در بخش حفاظت محیط زیست ایلات متحده و توسعه مرکز  تفریحات ماساچوست.استاد زیست شناسی در کالج نازارن شرقی عضو انجمن زیست شناسان آمریکا متخصص در  سوخت و ساز و جریان خون

من هم به عنوان یک فرد معمولی و هم به عنوان فردی که دائما با مطالعات علمی سروکار دارد در وجود خدا ابدا شکی ندارم مسلما خدا وجود دارد اما وجود او را روش های آزمایشگاهی نمی تواند ثابت کند تجذیه و تحلیل خدا با این روش ها امکان ندارد.

خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.

 

نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد.اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.

به علاوه روش های علمی نمی توانند تمام حقایق را ثابت کنند مثلا علوم نمی توانند عشق را که یکی از عواطف مهم بشری است را تعریف یا تحلیل کنند.همچنین کسی که ذوقی نداشته باشد نمی تواند زیبایی موسیقی را در یابد و یا تعریات علمی نیز نمی توانند این زیبایی را به او بفهمانند.ولی آیا کسی می تواند وجود عشق یا زیبایی موسیقی را منکر شود؟اثبات وجود خدا نیز مثل معنویات است.یعنی حوادث طبیعی که به وجود خدا دلالت می کند.ولی با روش های علمی نمی توان وجود یا عدم وجود خدا را بطور قطع ثابت کرد.

نخستین قسمت دلایل ما در مطالعه عالم کون است:وقتی که می بینیم دنیایی با نیروی طبیعت بوجود آمده است با نظم و ترتیبی معینی اداره می شود متوجه می شویم که این دنیا باید تشکیل دهنده و اداره کننده داشته باشد.این نظم و تریتب به اندازه ای مهم و دامنه دار است که می توانیم حرکت سیارات و حتی حرکت ماهواره ها را به شکل دقیق پیش بینی کنیم.

این دقت و نظم در بارهای الکتریکی و واکنش های شیمیایی کامل است.وبه همین جهت است که می توانیم بسیاری از پدیده های طبیعی را با معادلات ریاضی بیان کنیم.این نظم و ترتیب در مطالعات و تجارب بشری مشاهده می شود و نتیجه نظم و ترتیبی است که در عالم حقیقت و معنی وجود دارد.وجود نظم و ترتیب به جای هرج و مرج دلیل بارزی است بر اینکه جریانات تحت کنترل قوه عاقله قرار دارد.

قسمت دیگری از دلایل در عالم حیات یعنی ساختار وجود حیوانات ونباتات است.یکی از موضوعات جالب برای یک نویسنده یا عالم وظایف الاعضا(فیزیولوژیست)پیچیدگی و ابهام بزرگی است که در ساختار بدن انسان و حیوانات موجود است.آفریدن یا ساختن یک عضو کوچک بدن انسان یا حیوان از قدرت با هوشترین و ماهرترین بشر خارج است.کلیه یا ریه مصنوعی اگر چه کار کلیه یا ریه را انجام می دهند ولی کلیه و ریه نیستند.

در مورد مغز باید گفت که این عضو خواص و استعداد هایی شگرف و باور نکردنی دارد.دانشمندان به چند خاصیت فیزیکی و شیمیایی آن از قیبل هدایت برق و غیره پی برده اند.ولی اغلب خواص و وظایف آن هنوز مجهول است.

مغز مسئول تمام حرکات عضلانی است و تمام کارهای اساسی بدن که زندگی به آنها بسته است مثل تنفس و ضربان نبض تحت کنترل مغز انجام می گیرد.مغز محل حافظه است که در آن هزاران صور فکری نقش بسته است.و در هنگام لزوم شخص صورتی را که می خواهد به یاد می آورد.هیچ تفسیر مادی از کارهای مغز مثل حل مسائل و مربوط کردن موضوعات به یکدیگر نمی توان به دست داد.همچنین هیچ یک از حالات مغز از قبیل عشق حس شخصیت و  علو همت همگی از وظایف و شئون توده ی کوچکی از پروتوپلاسم است که مغز نامیده می شود.ولی چه کسی می تواند آنها را بر مبنای فیزیکی و مادی توجیه کند؟

یکی از عجایب بدن انسان هزاران فعل و انفعال شیمیایی است که دائما در بدن به عمل در می آید که وقوع اغلب آنها در خارج از بدن ممکن نیست مثل خنثی شدن اسیدها و هضم غذا و نگاهداری بدن در بهترین شرایط ادامه حیات و تولید مواد ضد سم و ضد میکروب در نتیجه تولید مصونیت شخصی.

بدن انسان برای مقابله با میکروب های بیماری زا و سموم پادزهر های مخصوصی تولید می کند که مخصوص آن میکروب یا سم است.حتی اگر یک تجذیه دقیق شیمیایی به عمل آوریم خواهیم دید که ترکیب شیمیایی بدن شخصی با شخص دیگر متفاوت است اما این کار به دست چه کسی صورت گرفته است مسلما کار خود آدمی نیست.

قلب در تمام مدت زندگی حرکت موزون و منظم خود را انجام می دهد و تغذیه اعضای بدن را به وسیله خون تامین می کند و اعصاب آن را قطع کنند بازهم به ضربان ادامه می دهد این کیفیت در حالت وقوع حوادث و تصادفات حائز اهمیت فراوانی استومعنی این اعجاز طبیعی چیست و چگونه می توان این معنی را تفسیر کرد؟

عجایب خلقت در بدن انسانی و کارهایی که در آن انجام می یابد با معمای زندگی یعنی روح ارتباط نزدیک دارند.

دانشمندان و فلاسفه سخت کوشیده اند تا این معما را حل کنند ولی هنوز موفق نشده اند.

بسیاری از خواص فیزیکی و  فعل و انفعالات شیمیایی پروتوپلاسم زنده را ما می دانیم و با وجود این انفعالا پیچ در پیچ تعریف درستی از پروتوپلاسم نمی توانیم به دست بدهیم.

در علوم یک فرضیه وجود دارد که ما آن را فرضیه نیروی حیات می نامیم طبق این فرضیه در موازات نیروی مادی نیروی دیگری نیز به نام نیروی حیات وجود دارد.این نیور باعث انجام فعل و انفعالاتی در بدن حیوانات و نباتات می شود که بدون مداخله آن وقوع آنها امکان ندارد.و طبیعی است که این نیرو در بدن اجسام زنده باید عمل کند.ولی اولا این فرضیه را اغلب دانشمندان قبول ندارند در ثانی وجود یک نیرو به نام نیروی حیات مساله را حل نمی کند چون اگر ما وجود نیروی حیات را قبول کنیم باز نمی توانیم معنی روح را بفهمیم و علت حوادثی را که روی نقشه منظم و حکمت عالیه در بدن انسان یا حیوان صورت می گیرد را کشف کنیم.چه نیرویی باعث می شود که یک سلول کوچک در رحم مادر نمو کرده جنین شود و بعد حیوان بزرگی با بافت های بزرگ و کوچک و اعضای گوناگون را به وجود بیاورد؟

ما نباید هر چیزی را که کیفیت وقوع آن را نمی دانیم همچون بشرهای اولیه به خدا نسبت دهیم و مثلا بگوییم رعد و برق نتیجه خشم خداوندان است بلکه ما باید با ملاحظه نظم و ترتیب و حکمت بالغه و مشیت عالیه ای که در طرح جهان وجود دارد به نظم جهان پی ببریم.

حال به قسمت دیگر عالم یعنی کیفیت پیدایش آن توجه می کنیم در این توجه ما شواهد زیاد دیگری از  وجود یک نیروی خلاق دیگری که مافوق این جهان است ملاحظه خواهیم کرد.

سابقا چنین تصور می شد که اولین ماده جامد از فعل و انفعال گازهای گرم و پیچان بوجود آمده استوبدین طرز که نخست گازهای مزبور به حجم بزرگی انبساط یافته سپس به صورت پراکنده ای در آمده و صفوف منظم اجرام سماوی را تشکیل داده است و از آن پس حیات نیز به همین ترتیب پدید آمده است.ولی از زمان پاستور به بعد این اصل مسلم علمی به بوجود آمده است که هیچ جسم زنده ای خود به خود یا از یک جسم بی جان بوجود نمی آید.پس ما می بینیم که بین فرضیه پیشین و کشف پاستور تناقض کامل وجود دارد.

علاوه بر این آزمایشگاه های مجهز ما با وجود اینکه توانسته اند چندین ترکیب از پروتوپلاسم به دست آورند به ساخت جسم زنده موفق نشده اند.اگر ما احتمال اجتماع اوضاع احوال و وسایلی را که می توانند در صورت وقوع جسم زنده ای را تولید کند حساب کنیم خواهیم دید که مقدار این احتمال از صفر تجاوز نمی کند.

اگر بر فرض محال موفق به ساختن یک جسم زنده شویم باز هم مبدا نیروی برق و حرارت و عوامل شیمیایی که ما آن را برای تولید جسم زنده استفاده کرده ایم برای ما مجهول خواهد ماند و ما نخواهیم دانست که این نیروها از چه طریق باعث حس و حرکت این موجودات جدید است.-همچنان که طرز عمل این نیروها را در بدن انسان و حیوان نمی دانیم.

اگر خلقت را با فرضیه ای که گذشت قبول کنیم با اشکالات دیگر مواجه خواهیم شد مثلا اگر زتدگی از یک سلول ساده که از پروتوپلاسم تشکیل یافته به وجود می آید.پس نیروی خاصی لازم است که از یک ماده ی ساده این همه ترکیبات مختلف و اندامهای زنده موجودات کره ارض به وجود آمده باشند.ولی با تجربه های مکرر ثابت شده است که با نیرو های فیزیکی و شیمیایی که علم در اختیار دارد نمی توا ن از یک ماده پرتوپلاستی حیوانی بوجود آورد.

و آنچه ما را از طرز عمل عوامل فیزیکی و شیمیایی در تولید حیوانات می دانیم برای بوجود آمدن یک موجود زنده کافی نیست.در مرحله اول علم ژنتیک معدودی از دگرگونی ها در ژن ها را نشان می دهد و ثابت شده این تغیرات نمی توانند هرگز جوابگوی پیدایش تغیرات بزرگی در ساختار جانور باشند.

در مرحله دوم قانون بقای اصلح نشان داده که برخی از تغیرات صورت می گیرد ولی به هیچ وجه نمی تواند چگونگی وجود این همه انواع مختلف را بیان کند.از طرفی قانون آنتروپی می گوید که نیروی قابل استفاده هر جسم هر  روز کمتر می شود پس چگونه یک تکه کوچک از یک ماده پرتوپلاستی می تواند یک جانور بزرگ را بوجود آورد.بدین طریق میان قانون طبیعی انتروپی و نمو سلول تضاد وجود داردو

مسلما در وضع فعلی علوم هیچکس نمی تواند کیفیت خلقت را در یابد یا بیان کند ولی مشاهدات علمی و تجربیات آزمایشگاهی دلایلی بع دست ما می دهد که احتمال خلقت حیوان را از ماده و نیروهای غیر مادی یرقابل قبول می نماید و باید قائل به این شد که در ایجاد اجسام زنده نیرویی ماورای نیروهای مادی دست داشته است.

البرت اینشتین که وجود یک خالق را قبول داشته به آن چنین اشاره می کند:قدرت تعقلی متعالی و محدودیت ناپذیر که در جهان غیر قابل فهم و تجلی می کند.

چنان که در اول مقاله متذکر شدیم من اسم این نیرو را خدا گذاشته ام.من در این دنیا ماده و نیروی ازلی نمی بینم و آفرینش جهان را نتیجه تصادف نمی دانم.به نظر من در آفرینش جهان هیچ عامل مجهول و حتی مرموزی وجود ندارد من در آفرینش جهان مشیت پروردگار قادر متعال را می بینم و بس و عقیده من شاید غیر منطقی نباشد.

آیا بشری که هوش و استعدادش محدود است می تواند بگوید که فلان موضوع با عقل و حق و فق می کند فلان موضوع دیگر نمی کند؟

در هر صورت من عقیده خود را ابراز نمودم و همیشه در این عقیده ثابت خواهم بود..