سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از ابلهى است پیش از توانا بودن شتابیدن ، و پس از فرصت داشتن درنگ ورزیدن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
اثبات وجود خداوند ، آیا جهان خالق دارد یا ازلی است ؟ ، دانشمندان و خدا ، فیزیک دانان و خداباوری ، فیزیکدانان غربی و اعتقاد به دین ، بشارت آمدن حضرت محمد و عیسی مسیح و مهدی ، قرآن از نگاه دانشمندان غربی ، اعجاز قران درباره مرکز دروغ گویی ! ، محاسبه سرعت نور در قرآن ، معاد از لحاظ علمی ، معجزه زمین شناسی قران ( پست ترین نقطه زمی ، معجزه قرآن - اتساع زمانی ، معجزه قرآن - پیدایش هستی ، معجزه قرآن - تجزیهء اتم ، معجزه قرآن جدایی قاره ها ، معجزه قرآن - ستونهای نامرئی آسمان ، معجزه قرآن گسترش کائنات ، معجزه قرآن - نطفه گذاری در درختان بواسطهء باد ، معجزه قرآن به وجود مدارهای خورشید و ماه ، معجزه قرآن تشکیل شدن جو زمین و زمین از هفت لا& ، معجزه قرآن در مورد تاریکی اعماق دریا ، معجزه قرآن در مورد مورچه ، معجزه قرآن درباره پرده های جنینی ، معجزه قرآن درباره وحدت هستی ، معجزه قرآن ربُّ المشارق والمغارب ، معجزه قرآن فروپاشی ستارگان ، معجزه قرآن وجود برزخ در میان دریاها ، معجزه قران - اسپرم های زنده در منی انسان ، معجزه قران - دوگانگی یا دو قطبی بودن همه چ ، معجزه قران در تحریم شرابخواری ، معجزه قران- کمبود اکسیژن در طبقات فوقانی جو ، نظم راز بزرگ هستی دکتر محسن فرشاد ، هاوکینگ و اعتراف به وجود خدا ، هر چیزى خداوند را تسبیح مى گوید ! ، اهرام مصر و معجزه قرآن ! ، با علم هم، میتوانیم به خدا ایمان بیاوریم! ، قرآن و کاهش اضطراب ، قران و نظریه تکامل ، قسم به آسمان دارای راهها ! ، آفرینش جهان ، اثبات وجود خدا نوشته جان کلوور ، آیا پروتئین بصورت تصادفی به وجود آمده است ؟ ، آیا جهان از عدم به وجود آمده است ؟ ، بهترین زمان برای شیردهی طبیعی و قرآن ! ، پاسخ به ادعاهای بی اساس استیون هاوکینگ ، پایه های شریعت اسلامی ، جنین انسان و قرآن ، جهان علم به سوى خدا باز می گردد ! ، چرا خداوند خالقی ندارد ؟ ، چهار دلیل عمده برای اثبات وجود خدا ، خدا کجاست ؟ ، اثبات وجود خداوند با برهان ، احتمال تصادفی به وجود آمدن حیات در دنیا ، ادعای هاوکینگ مبنی بر جامعیت فیز&# ، استیون هاپکینز ، اشاره قرآن به وجود کروموزوم XY ، اعجاز تشریعی در قرآن ، اعجاز قرآن به تشکیل کائنات از یک توده گازی شکل ، اعجاز قرآن در مورد زنبور عسل ، اعجاز قران در مورد حرکت خورشید ، قرآن از دیدگاه دانشمندان ایتالیائى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان اسکاتلندى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان انگلیسى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان روسى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان آمریکایی ، قرآن از دیدگاه دانشمندان فرانسوى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان هلندی ، رفع یک شبهه - فرو رفتن خورشید در چشمه ! ، زمین سیاره ای ویژه ! ، ستاره های سیاه ، شب و قرآن ! ، طراحی بی نهایت هوشمند ، طرح عظیم استیون هاوکینگ ، عاقبت خورشید و قرآن ! ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :19
کل بازدید :114999
تعداد کل یاداشته ها : 93
103/2/8
8:14 ص

کیهان‌ شناسی‌ معاصر مبتنی‌ بر بعضی‌ تعمیم های‌ مناقشه‌ پذیر است‌که‌ هر چند سال‌ یک‌ بار جای‌ خود را به‌ تعمیم های

‌ جدیدتر می‌دهند.

 اطّلاعات‌ علمی‌ ما درباره‌ وضعیت‌ جهان‌ بزرگ‌، بسیار ناقص‌ است‌ چنان‌که‌ به‌ مااجازه‌ نمی‌دهد بر مبنای‌ نظریه‌ها و

الگوهای‌ موقّتیفیزیک‌، چگونگی‌ مبدأ ومنتهای‌ جهان‌ را تعیین‌ کنیم. به‌ قول‌ جان‌ با کال‌(J. Bahcal؛

اختر فیزیک دان‌آمریکایی‌): «من‌ شخصاً، فکر می‌کنم‌ که‌ این‌ گستاخی‌ است‌ که‌ باور کنیم‌ انسان‌بتواند ساختار کامل‌

 زمانی‌ جهان‌، تحوّل‌ و توسعه‌ آن‌ و سرنوشت‌ نهایی‌ آن‌ را از10 به توان منفی 19 ثانیه‌ اوّل‌ خلقت‌ تا10 به توان

 ده سال‌ بعد، براساس‌ سه‌ یاچهار حقیقت‌ (تجربی‌) که‌ خیلی‌ هم‌ به ‌طور دقیق‌

شناخته‌ شده‌ نیست‌ و میان‌متخصّصان‌ مورد مناقشه‌ است‌، تعیین‌ کند. من‌ این‌ را گستاخی‌ می‌بینم‌». ‌

چیزی‌ که‌ فیزیک دانان‌ معاصر کمتر به‌ آن‌ توجّه‌ کرده‌اند این‌ که‌ یک‌نظریه‌علمی‌ باید داده‌های‌ تجربی‌ را پیش‌بینی‌ کند

 ولی‌ آیا برای‌ تأیید آن‌کافی‌ است‌؟به‌ دیگر سخن‌: توفیق‌ نظریه‌های‌ موجود در مرحله‌ عمل‌، شرط‌ کافی‌ برای‌ صحّت‌

 آنها نیست‌؛ از این‌ رو، نمی‌توان‌ بر مبنای‌ آن ها در هستی‌شناختی‌ و کیهان‌شناختی‌اظهار نظر کرد و ما ورای‌ فیزیک‌

 را منتفی‌ دانست‌. بدیهی‌ است‌ کسانی‌ که‌ درپایان‌ قرن‌ بیستم‌ به‌ جهان شمول‌ دست‌ یابند، جهان‌ را از خالق‌ آن‌ بی‌نیاز

 فرض‌کنند. ‌این‌ انیشتین‌ متفکر است‌که‌ می‌پذیرد: «ما به‌ مثابه‌ طفلی‌ خردسال ‌هستیم‌ که‌ وارد کتابخانه‌های‌ بزرگ‌

می‌شود که‌ همه‌ دیوارهای‌ آن‌ از زمین ‌تا سقف‌ با کتاب هایی‌ به‌ زبان های‌گوناگون‌ پوشیده‌ شده‌ است‌. کودک

‌می داند که‌ باید کسانی‌ آن‌ کتاب ها را نوشته‌باشند، امّا نمی داند آن ها را چه‌ کسانی‌ و چگونه‌ نوشته‌اند.

 زبان های‌ متعددکتاب ها را نیز نمی‌فهمد. کودک‌ طرحی مشخّص‌ در ترتیب‌ کتاب ها می‌بیند؛ نظمی‌اسرارآمیز،

که‌ او آن‌ رادرک‌ نمی‌کند ولی‌ می‌تواند با حّسی‌ مبهم‌، حدس‌ بزند. به‌ نظر من‌، وضعیت‌ این‌ کودک‌ همانند

وضعیت‌ عقل‌ انسان‌ در برابر خداست.‌

امروزه‌ در مجامع‌ فیزیک دانان‌، از خدا و دین‌ صحبت‌ کردن‌ باب‌ِ روزنیست‌ و متأسفانه‌، چنان‌ که‌

انیشتین‌ بحق‌ّ تذکر داده‌ است‌ دانشمندان‌امروزی‌،به‌ طرز باور نکردنی‌، به‌ شیوه‌های‌ مدرن‌ اهمیت‌ می‌دهند:

 و من‌درک‌ نمی‌کنم‌ که‌چگونه‌ در دوره‌هایی‌، به‌ ویژه‌، دوره‌های‌ ناپایداری‌ و بی‌اطمینانی‌، مُدهای‌روز به‌

میزان‌ نفوذ آن‌ در لباس‌ خانم ها، به‌ نظریه‌های‌علمی‌ نیز راه‌می‌یابند». ‌

باید تحوّلات‌ فیزیک‌ در قرن‌ بیستم‌، وبحرانی‌ که‌ در حال‌ حاضر درغالب‌ مسائل‌ بنیادی‌ با آن‌ روبروست‌،

به‌ فیزیکدانان‌ آموخته‌ باشد که‌ در اظهار نظرها، محدودیت های‌ این‌ علم‌ را در نظر بگیرندو به‌ مفاد

«و مااوتیتم‌ من‌العلم‌ الا قلیلاً» (اسراء / 85) ایمان‌ آورند.

آندره‌ مرسیه (Andre Mercier؛ استاد دانشگاه‌ برن‌ سوئیس‌) حق‌ّمطلب‌ را خوب‌ادا کرده‌ است‌

: «یکی‌ از آموزش های‌ بزرگ‌ فیزیک‌ قرن ‌بیستم‌، در مقایسه‌ با غرورعلم‌ قرن‌ نوزدهم‌، این‌ است‌ که‌

به‌محدودیت های‌ علم‌ اذعان‌ کرده‌ است‌...

اگر فیزیک‌ برای‌ علوم‌ نقش‌ الگو دارد، به‌ دلایل‌ تاریخی‌ است‌. امّا بیشتربه‌ این‌ دلیل‌ است‌ که‌ فیزیک‌ دقیق ترین‌

 علوم‌ است‌، چه‌ از لحاظ ‌استفاده‌ ازریاضیات‌ پیشرفته‌ و چه‌ به‌ کارگیری‌ دقیق ترین‌ فنون‌ تجربی‌.

بااین‌ همه‌، نباید آن‌ را با ابتدا و انتهای‌ دانش‌ و حکمت‌ اشتباه‌ گرفت‌». ‌


  

جمع بندی و نتیجه
در چند دهه‌ اخیر، حدّت‌ نگرش‌ ضدّ دینی‌ و ضدّ خدایی‌ به‌ دلایل‌زیر، کم‌ شده‌ است‌، زیرا:
اوّلاً: توانایی‌ علم‌ در پاسخگویی‌ به‌ همه‌ پرسش های‌ ضروری‌ بشر، مورد تردید قرار گرفته‌است‌. دوم‌: جوامع‌ دینی‌ کوشیده‌اند که‌ با مجهز شدن‌ به‌ سلاح‌ علم‌ و هم سازی‌ دین‌ با علم‌، دست‌ کم‌ سازگاری‌ این‌ دو رانشان‌ دهند. با این‌ همه‌، هنوز در بسیاری‌ از محافل‌ علمی‌ بعضی‌فیزیک دانان‌ اصرار دارند که‌ در تعبیر نظریه‌های‌ فیزیکی‌ به‌ ویژه‌، نظریه‌های‌ کیهان‌شناختی‌ از تعابیری‌ که‌ به‌ نقش‌ خدا در خلقت‌ جهان‌ اشاره‌ می‌کنند، بپرهیزند و جهان‌ را خودزا و خودکفا تلقّی‌ کنند.
از جمله‌، نورث (J. D. North؛ فیزیک دان‌) اصرار دارد که‌ به‌ جای‌ واژه ‌خلقت‌، تعبیرهای‌ دیگری‌ مانند اوّلین‌ حادثه‌ یا رخداد خودبه‌ خود را بکار برد ‌و فیزیک دان‌ کیهان‌ شناس‌ دیگر، گرونبام (A. Grunbanm)، مسئله‌ «خلقت‌» را شبه‌ مسئله‌ می داند و از این‌ رو، سؤال‌ «آیا جهان‌ مبدأ زمانی‌ داشت‌؟» را پرسشی‌ صحیح‌ میداند و سؤال‌ «آیا جهان‌ خلقتی‌داشت‌؟» را شبه‌ِ سؤال‌ تلقّی‌ می‌کند. گرونبام‌ می‌گوید: «من‌ معتقدم‌ که ‌نقض‌ بقای‌ مادّه‌ انرژی‌ با اصطلاحی‌ مانند آفزایش‌ مادّه‌ توصیف‌ می‌شود نه‌ با واژه‌ خلقت‌». ‌
از طرفی‌، فیزیک دان‌ دیگری‌ بر این‌ باور است‌ که‌ در یک‌ نشریه‌ فیزیک ‌نباید نام‌ «خدا» را آورد، زیرا واژه‌هایی‌ نظیر خدا، خوش ‌تعریف‌ نیستند و در نتیجه‌، جایی‌ در یک‌ مجلّه‌ فیزیک‌ ندارند. ‌
در برابر آنان‌، فیزیک دانان‌ متدیّن‌ در اثبات‌ مبدأ الهی‌ جهان‌، به‌ نظم‌ و زیبایی‌ِ مشهود در جهان‌ توجه‌ می‌کنند و آن‌ را حاکی‌ از وجود خداوند دانا و توانا می دانند و نیز بر محدودیت های‌ علم‌ در پاسخگویی‌ به ‌پرسش های‌ اساسی‌ِ بشر تأکید می‌کنند. پس‌، به‌ شیوه‌های‌ گوناگون‌، به ‌سطوح‌ بالاتری‌ از علم‌ تجربی‌ اشاره‌ می‌کنند که‌ توجیهی‌ عقلانی‌ از توفیق‌ علم‌ به‌ دست‌ می‌دهد.
نکته‌ جالب‌ در این‌ مناقشات‌ این‌ است‌ که‌ بسیاری‌ از منکران‌ مبدأ الهی‌جهان‌، بر الگوها و نظریه‌هایی‌ تأکید کرده‌اند که‌ بسیار بحث‌انگیز و مناقشه‌ پذیرند. برای‌ روشن‌ شدن‌ مطلب‌، به‌ ذکر دو نمونه‌ زیرمی‌پردازیم‌:
1. در حالی‌ که‌ علم‌ از لحاظ‌ عملی‌ توفیق‌ زیادی‌ داشته‌ است‌ آنچه ‌فن‌آوری‌ خیره‌ کننده‌ کنونی‌ گواه‌ روشن‌ آن‌ است‌ در حل‌ّ برخی‌ از مسائل ‌بنیادی‌ نظری‌، موفّق‌ نبوده‌ است‌. مثلاً، در قرن‌ حاضر، دو نظریه‌ بزرگ ‌موفّق‌ در فیزیک‌ داشته‌ایم‌: نظریه‌ نسبیّت‌ و نظریه‌ کوانتوم‌
. امّا، امروزه‌، هیچ‌ نظریه‌ای‌ نداریم‌ که‌ بتواند آن‌ دو نظریه‌ را با موفقیت‌ تلفیق‌ کند!
از سوی‌ دیگر، بسیاری‌ از نظریه‌ها یا الگوهایی‌ که‌ در عصر ما ارائه‌شده‌اند و بر اساس‌ آن ها اظهار نظرهای‌ کیهان‌ شناختی‌ شده‌ است‌، مبتنی ‌بر وجود این‌ تلفیق‌ است‌. نمونه‌ بارز این‌ نظریه‌ها، کیهانشناسی‌ کوانتومی‌است‌ که‌ علی‌رغم‌ وجود ابهامات‌ یا مشکلات‌ اساسی‌ در آن‌، مبنای ‌بعضی‌ اظهار نظرهای‌ مهم‌ّ شده‌ است‌. کریش‌ آیشام‌، حق‌ّ مطلب‌ را خوب ‌ادا کرده‌ است‌: «وقتی‌ می‌کوشیم‌ که‌ نظریه‌ کوانتوم‌ را برای‌ کل‌ّ جهان‌ به‌ کاربریم‌، با مسائل‌ نظری‌ عمده‌ای‌ روبرو می‌شویم‌. این‌ مطلب‌ آن‌ قدرمشکل‌ است‌ که‌ بسیاری‌ از فیزیک دانان‌ نظریه‌پردازِ برجسته‌ فکر می‌کنند که‌ کل‌ّ موضوع‌ کیهان‌ شناسی‌ کوانتومی‌، اندیشه‌ای‌ کاملاً نادرست‌ است‌
.
از این‌ ملاحظات‌، نتیجه‌ می‌شود که‌ نظریه‌های‌ مبتنی‌ بر منشأ کوانتومی‌ جهان‌، برپایه‌ حدس‌ و گمان‌ است‌ و وضعیت‌ علمی‌ آن ها، حتی‌مثل‌ شاخه‌های‌ نامتعارف ترِ فیزیک‌ِ ذرّات‌ بنیادی‌ِ معاصر نیست‌». ‌


  

فیزیک دانان غربی و خداباوری 

کریش‌ آیشام‌   (C. Isham؛ اخترفیزیک دان‌ انگلیسی‌) در کنفرانسی‌ که‌ در سال‌ 1987،

در واتیکان‌ برگزار شد استدلال‌ کرد که‌ حادثه‌ اولیه‌ جهان‌، وضعیت‌ جداگانه ای‌ ندارد.

همه‌ زمان ها برای‌ خداوند یکسانند و عدم‌قطعیت‌ فرایندهای‌ کوانتومی‌، از فعالیت‌ مستمر خداوند

 حکایت‌ می‌کند یعنی‌ که‌ دائماً چیزی‌ را از عدم‌، خلق‌ می‌کند. آنچه‌ برای‌ خداپرست‌ مهم‌است‌، این‌ است‌

 که‌خداوند را عاملی‌ حاضر در حوادث‌ جهان در نظربگیرد. ‌

در کیهان‌ شناسی‌ معاصر، نظر غالب‌ این‌است‌ که‌ جهان‌ِ طبیعت ‌مبدأ مشخّصی‌ در یک‌ مِهبانگ‌

داشته‌ است‌. اگر بپذیریم‌ که‌ در آن‌ حالت‌استثنایی‌، قوانین‌ فیزیک‌ اعتبارشان‌ را از دست‌ می‌دهند،

وجود جهان‌ را نمیتوانیم‌ برحسب‌ این‌ قوانین‌ توضیح‌ دهیم‌. بلکه‌ باید دلیل‌ آنراخارج ‌از فیزیک‌ بجوییم‌.

اگر مانند بعضی‌ از فیزیک دانان‌ بپذیریم‌ که‌ جهان‌ فیزیکی‌ در اثر افت ‌و خیزهای‌

 کوانتومی‌ ، یعنی‌، ازخلا به‌ وجود آمده‌ است‌

و باور کنیم‌ که‌ در آنجا هیچ‌ قانون‌ (Quantum Fluctuations)

فیزیکی‌ نقض‌ نشده‌است‌، باز این‌ سؤال‌ پیش‌ می‌آید که‌ چرا می‌توان‌ نظریه‌ کوانتوم‌

را در بیان‌کل‌ّجهان‌ به‌ کار برد؟ به‌ دیگر سخن‌:


اوّلاً: اعتبار تعمیم‌ نظریه‌ای‌ که‌ دربیان‌ ذرّات‌ اتمی‌ و زیر اتمی‌ به‌کار رفته‌، است‌ به‌ کل‌ّ جهان‌

 روشن‌ نیست‌.

 
ثانیاً: معنای‌ بعضی‌ از مفاهیم‌ موجود در این‌ نظریه‌ نیز واضح‌ نیست‌. به‌ علاوه‌، خلا در آنجا

خلا مطلق‌ (فلسفی‌) نیست‌، بلکه‌ باید وجود بعضی‌ قوانین‌ و میدان ها را فرض‌ بگیریم‌.

 
امّا حتی‌ اگر فرض‌ کنیم‌ که‌ در حالت‌ اولیه‌ هیچ‌ انرژی‌ و میدان‌ و... وجود ندارد، احتمالات‌

در صورتی‌معنا دارد که‌ در آن‌ حالت‌ ساختاری ‌قابل‌ اندازه‌گیری‌ وجود داشته‌ باشد. 

 


 حتّی‌ در میان‌ علمایی‌ که‌ عرفاً مذهبی‌ نیستند، بسیاری‌ را می‌یابیم ‌که‌ اذعان‌ دارند احساس‌

مبهمی‌درباره‌ «چیزی‌» ورای‌ واقعیت‌ تجارب‌ روزمرّه‌ دارند.

هر قدر هم‌ که‌ علم‌ پیش‌ برود، همواره‌، چیزی‌ بدون‌ توضیح ‌می‌ماند و همواره‌ برای‌ تعبیر

الهی‌ جهان‌ِ طبیعت‌ جایی‌ هست‌. به‌ قول‌ترفیل (J. Trefil؛ فیزیک دان‌ آمریکایی‌):

 «هر قدر هم‌ که‌ ما در عمق ‌موضوعی‌ علمی‌ پیش‌ برویم‌، همواره‌ چیزی‌ را بدون‌ توضیح‌ و

تعریف‌می‌یابیم‌...

فلاسفه‌ قرون‌ وسطا زمین‌ را مفروض‌ می‌گرفتند، و وجود آن‌ را به‌ خلقت‌ خدا نسبت‌ می‌دادند.

در قرن‌ نوزدهم‌، متوجّه‌ شدند که‌ وجود منظومه‌ شمسی‌ به‌ طور طبیعی‌ از قانون‌ ثقل‌ و وجود

 کهکشان ها نتیجه‌می‌شود،

و در قرن‌ حاضر، ما در یافته‌ایم‌ که‌ وجود کهکشان ها نتیجه ‌انفجار بزرگ‌ است‌. در هر مرحله‌،

نکته‌ای‌ است‌ که‌ می‌توانند بگویند:دانش‌ عملی‌، ما را بیش‌ از این‌ یاری‌ نمی‌کند و ورای‌ آن‌ را

می‌توانیم‌ خلقتی‌ ویژه‌ فرض‌ کنیم‌.

اکنون‌، به‌ نظرمی‌رسد که‌ کشف‌ قوانینی‌ که‌ بر طبیعت‌ ذرّات‌ بنیادی ‌حاکم‌ هستند

به‌ ما اجازه‌می‌دهد که‌ این‌ مرز را به‌ خود حقیقت‌ جهان ‌برسانیم‌. تأثیر آن‌ چنان‌ است‌

 که‌توجّه‌ ما را از جهان‌ مادّی‌ به‌ قوانینی‌ که‌ بر رفتار آن‌ حاکم‌اند، معطوف‌می‌دارد.

می‌توان‌ شنید که‌ فیلسوفی‌ در قرن‌ بیستم‌، بگوید: خوب‌، ما می‌پذیریم‌که‌ جهان‌

 با قوانین‌ فیزیک‌ وجود دارد امّا چه‌ کسی‌ این‌ قوانین‌ را آفرید؟ و اگر چنان‌

که‌ بعضی‌ از فیزیک دانان ‌پیشنهاد کرده‌اند قوانین‌ فیزیک‌ که‌ ما کشف‌کرده‌ایم‌، تنها قوانینی‌

 هستند که‌ منطقاً با هم‌ سازگارند... فیلسوف‌ ما می‌تواند بپرسد که‌ چه‌ کسی

‌قوانین‌ منطق‌ را آفرید؟

 
بنابراین‌، پیام‌ من‌ به‌ آن هایی‌ که‌ فکر می‌کنند وقتی‌ علم‌ جهان‌ اوّلیه‌ را می‌کاود، از حدود

خودش‌ تجاوز می‌کند،این‌ است: «نگران‌ نباشید. هرقدر هم‌ که‌ مرزها را به‌ عقب‌ برانیم‌،

همواره‌،برای‌ ایمان‌ مذهبی‌ و تعبیر مذهبی‌ جهان‌ فیزیکی‌ جایی‌ هست‌». ‌

و به‌ قول‌پارکر (B. Parker؛ فیزیک دان‌ آمریکایی‌): «این‌ ترس‌ وجود ندارد که‌

دانشمندان‌ هرگز بتوانند نیاز به‌ خدا را حذف‌ کنند... هر قدر هم‌ که‌ ما این‌ قضیه‌ را پی‌گیری‌ کنیم‌،

 همواره‌، چیزی‌ می‌ماند که‌ توضیح‌ داده‌ نشده‌ است‌. خلقت‌، به‌ قوانین ‌طبیعت‌ بستگی‌ دارد و

پیدایش‌ آن‌ بدون‌ قوانین‌ امکان‌پذیر نبوده‌ است‌. چه‌ کسی‌ این‌ قوانین‌ را خلق‌ کرده‌ است‌؟ تردیدی‌

 نیست‌ که‌ همواره‌ به‌ یک‌خدا نیاز هست‌». ‌