«أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى * عَبْدًا إِذَا صَلَّى * أَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ عَلَى الْهُدَى * أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى * أَرَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى * أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللهَ یَرَى * کَلَّا لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعَنْ بِالنَّاصِیَةِ * نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ * فَلْیَدْعُ نَادِیَهُ * سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ * کَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ» (العلق:9-19)؛ به من خبر ده آیا کسی که نهی میکرد * بندهای را به هنگامی که نماز میبینم (آیا مستحق عذاب الهی نیست)؟! * به من خبر ده اگر این بنده به راه هدایت باشد. * یا مردم را به تقوا فرمان دهد (آیا نهی کردن او سزاوارتر است)؟! * به من خبر ده اگر (این طغیانشان حق را انکار کند و به آن پشت نماید (آیا مستحق مجازات الهی نیست)؟! * آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) میبیند. * چنان نیست که او خیال میکرد! اگر دست از کار خود برندارد، ناصیهاش (موی پیشاپیش را به سرعت گرفته * ناصیه دروغگوی خطاکار را! * پس حتماً (همراه و همنشین) مجلس را صدا میزند (تا یاریش کند)! * ما هم به زودی ماموران دوزخ را صدا میزنیم، (تا او را به دوزخ افکنند)! * چنان نیست (که آن طغیان) مینگرد! هرگز او را اطاعت مکن، و سجده کن و (به خدا) تقرب جوی.
در ترجمه کلمه ناصیة آمده است: محل رویش موی در جلو سر، موی قسمت جلو و بالای سر، نصاه: موی پیشانی او را گرفت، وإبِلٌ ناصیة: شتر در چراگاه بالا رفت، المنتصى: بلندترین سرزمین ها، نواصی الناس: اشراف و بالا نشین ها.(13)
ملاحظه میکنیم که اعراب در زمان نزول قرآن از "ناصیة" معنای بالاترین و جلوی سر و یا هر چیز دیگری را برداشت میکردند، و وقتی در مورد انسان به کار میرفت منظور همان پیشانی و قسمت جلو و بالای سر بود.
پیشانی سر یعنی همان ناصیه، قسمتی است که هنگام دروغ گفتن فعالیت بیشتری انجام میدهد. و قران اولین کتاب و منبعی است که در مورد این قسمت از مغز، ارتباط آن با دروغ گفتن و اطلاق صفت دروغگو به آن (ناصیة کاذبة)، سخن گفته است. به همین دلیل قران دارای سبقت علمی نسبت به جدیدترین علوم زمان است.
گناه و اشتباه
در مورد گناه و اشتباه چه میگوید؟ دانشمندان پی بردند که قسمت جلوی مغز یا همان ناصیة، مسؤول گرفتن تصمیمات اشتباه است. قران نیز این قسمت را تحت عنوان خطاکار خطاب میکند؛ (نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ) و پیوند دقیقی بین ناصیة (پیشانی) و اشتباه و گناه برقرار میکند، همان چیزی که دانشمندان امروزه به آن پی بردهاند.
صداقت
دانشمندان به این نتیجه رسیدند که راستگویی و گفتن حقیقت هیچ فشار و تکلفی بر مغز وارد نمیکند، اما دروغ گفتن انرژی بسیار زیادی از مغز را مصرف میکند، در این جاست که به یکی از فواید صداقت پی میبریم، خدای متعال انسان را به صداقت امر فرموده و واضح میگردد که در آنچه که خدای متعال به انسان امر میفرماید حتماً و بدون شک، فایدهای است. خداوند میفرماید:
«فَلَوْ صَدَقُوا اللهَ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ»(محمد:21)؛ "اگر آنان خدا را تصدیق کنند (به خدا و قدرت و وحدانیت او اعتراف کنند) برایشان بهتر است."
آقای "اسکات فارو" یکی از دانشمندانی که این آزمایشات را انجام داده است میگوید: وقتی انسان حقیقت را بیان میکند ناحیه قدامی مغز فعالیت میکند و میتوان نتیجه گرفت که این قسمت مسؤول دروغگویی و راستگویی انسان است.
همچنان که دیدیم دانشمندان دریافتند که مغز انسان کارها را بر اساس صداقت و درستی انجام میدهد، یعنی این که بنیان مغز و اساس آن بر صداقت و درستی بنا شده است و مغز انسان از زمان تولد او متمایل به حقیقت است و این دروغگویی است که با مخالفت ورزیدن با اساس و فطرت مغز، فشار بسیار زیادی بر آن تحمیل میکند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله در این زمینه میفرماید: «کلُّ مولود یُولَدُ على الفِطْرَة»؛ "هر آنچه که متولد میشود بر اساس فطرت و بنیان متولد میگردد." خدای متعال میفرماید:
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ»(روم:30) ؛ "پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ هیچ دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمیدانند."
پس خداوند انسان را از بدو تولدش بر بنیاد حقیقت و صداقت آفریده است و این نکته ایست که علم امروز آن را کشف کرده است.
ارشاد و راهنمایی
خدای متعال از زبان حضرت هود علیه السلام، بعد از این که قومش او را تکذیب کردند، میفرماید:
«إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللهِ رَبِّی وَ رَبِّکُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آَخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»(هود:56) ؛ "من تنها بر الله توکل کردم، او پروردگار من و پروردگار شماست، و هیچ جنبندهای نیست مگر این که خدا موی پیشانی او را میگیرد، قطعاً پروردگار من بر صراط مستقیم است."
پس خدای متعال در یوم الحساب ناصیة (پیشانی) تمامی مخلوقات را گرفته و مؤاخذه خواهد کرد و آنگونه که بخواهد با آنها برخورد خواهد کرد. خداوند این قسمت را برگزیده چرا که این قسمت مسؤول هدایت، رفتار و رهبری در انسان است و به همین دلیل است که میگوییم قرآن اولین کتابی است که در مورد تأثیر و وظیفه این بخش در رفتار و هدایت انسان، سخن میگوید.
همانگونه که دیدیم ناصیة (پیشانی) در تصمیمگیری درست نقش دارد، و بالطبع وجود انرژی زیاد و سلامتی و صحت این قسمت از مغز باعث میشود که دقت و تشخیص انسان در تصمیمگیری افزایش یابد، و به دنبال آن باعث میشود که انسان راه درست و صحیح را بهتر تشخیص دهد، این ارتباط ناصیه و تشخیص راه درست همان نکته بسیار ظریفی است که قران در آیه بیان کرده است: «مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آَخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ» این ارتباط را قرآن به صورت کاملاً متقن و دقیق بیان کرده است و علم قرن 21 نیز توانسته این ارتباط را کشف کند.
در اینجا دعا نبی اکرم (صلى الله علیه و آله) را یادآوری میکنیم آنجا که میفرماید: (ناصیتی بیدک)؛"موی پیشانیام به دست توست." در این درخواست نبی اکرم به سوی خدا تسلیم بی چون و چرای آن حضرت در مقابل ذات اقدس و نیز قدرت و حکمت آن ذات بر فرستادهاش کاملاً مشهود است تا باشد که در آن روز چه بر ما و بر رسولش مقدر گرداند. حال جای این سؤال باقی است که آیا حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) از اهمیت ناصیة (پیشانی) در انسان و نقش آن در تصمیمگیری، هدایت انسان، حل مشکلات و کنترل رفتار در انسان آگاه بوده است که فرموده (ناصیتی بیدک)؟
از خود بپرسیم: آیا بین آیات قرآن در 1400 سال پیش و کشفیات علم جدید در قرن 21 تناقض و اختلافی در این زمینه وجود دارد؟
Psychologists and neuroscientists in the United States, which has beenat the forefront of brain-based lie detection, variously called India’sapplication of the technology to legal cases “fascinating,” “ridiculous ,” “chilling” and “unconscionable.” (While attempts have been made in the UnitedStates to introduce findings of similar tests into court cases, these generallyhave been by defense lawyers trying to show the mental impairment of theaccused, not by prosecutors trying to convict .)