سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیور دانش، احسان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
اثبات وجود خداوند ، آیا جهان خالق دارد یا ازلی است ؟ ، دانشمندان و خدا ، فیزیک دانان و خداباوری ، فیزیکدانان غربی و اعتقاد به دین ، بشارت آمدن حضرت محمد و عیسی مسیح و مهدی ، قرآن از نگاه دانشمندان غربی ، اعجاز قران درباره مرکز دروغ گویی ! ، محاسبه سرعت نور در قرآن ، معاد از لحاظ علمی ، معجزه زمین شناسی قران ( پست ترین نقطه زمی ، معجزه قرآن - اتساع زمانی ، معجزه قرآن - پیدایش هستی ، معجزه قرآن - تجزیهء اتم ، معجزه قرآن جدایی قاره ها ، معجزه قرآن - ستونهای نامرئی آسمان ، معجزه قرآن گسترش کائنات ، معجزه قرآن - نطفه گذاری در درختان بواسطهء باد ، معجزه قرآن به وجود مدارهای خورشید و ماه ، معجزه قرآن تشکیل شدن جو زمین و زمین از هفت لا& ، معجزه قرآن در مورد تاریکی اعماق دریا ، معجزه قرآن در مورد مورچه ، معجزه قرآن درباره پرده های جنینی ، معجزه قرآن درباره وحدت هستی ، معجزه قرآن ربُّ المشارق والمغارب ، معجزه قرآن فروپاشی ستارگان ، معجزه قرآن وجود برزخ در میان دریاها ، معجزه قران - اسپرم های زنده در منی انسان ، معجزه قران - دوگانگی یا دو قطبی بودن همه چ ، معجزه قران در تحریم شرابخواری ، معجزه قران- کمبود اکسیژن در طبقات فوقانی جو ، نظم راز بزرگ هستی دکتر محسن فرشاد ، هاوکینگ و اعتراف به وجود خدا ، هر چیزى خداوند را تسبیح مى گوید ! ، اهرام مصر و معجزه قرآن ! ، با علم هم، میتوانیم به خدا ایمان بیاوریم! ، قرآن و کاهش اضطراب ، قران و نظریه تکامل ، قسم به آسمان دارای راهها ! ، آفرینش جهان ، اثبات وجود خدا نوشته جان کلوور ، آیا پروتئین بصورت تصادفی به وجود آمده است ؟ ، آیا جهان از عدم به وجود آمده است ؟ ، بهترین زمان برای شیردهی طبیعی و قرآن ! ، پاسخ به ادعاهای بی اساس استیون هاوکینگ ، پایه های شریعت اسلامی ، جنین انسان و قرآن ، جهان علم به سوى خدا باز می گردد ! ، چرا خداوند خالقی ندارد ؟ ، چهار دلیل عمده برای اثبات وجود خدا ، خدا کجاست ؟ ، اثبات وجود خداوند با برهان ، احتمال تصادفی به وجود آمدن حیات در دنیا ، ادعای هاوکینگ مبنی بر جامعیت فیز&# ، استیون هاپکینز ، اشاره قرآن به وجود کروموزوم XY ، اعجاز تشریعی در قرآن ، اعجاز قرآن به تشکیل کائنات از یک توده گازی شکل ، اعجاز قرآن در مورد زنبور عسل ، اعجاز قران در مورد حرکت خورشید ، قرآن از دیدگاه دانشمندان ایتالیائى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان اسکاتلندى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان انگلیسى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان روسى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان آمریکایی ، قرآن از دیدگاه دانشمندان فرانسوى ، قرآن از دیدگاه دانشمندان هلندی ، رفع یک شبهه - فرو رفتن خورشید در چشمه ! ، زمین سیاره ای ویژه ! ، ستاره های سیاه ، شب و قرآن ! ، طراحی بی نهایت هوشمند ، طرح عظیم استیون هاوکینگ ، عاقبت خورشید و قرآن ! ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :39
بازدید دیروز :13
کل بازدید :115104
تعداد کل یاداشته ها : 93
103/2/14
5:46 ع

قرآن از دیدگاه دانشمندان فرانسوى   

- بارتلمى سنت هیلر

Brtelaehmy Snthilaire

دانشمند و مستشرق فرانسوى (1805 - 1895 م

قرآن کتابى است بى همتا که زیبایى ظاهرى و عظمت معنوى آن برابر است. استحکام الفاظ و انسجام کلمات و تازگى افکار در سبک نو ظهور آن چنان متجلّى است که پیش از آنکه خردها تسخیر معانى آن گردند، دلها تسلیم آن مى‏شوند. در میان پیامبران هیچ کس مانند پیامبر اسلام نتوانسته است این همه نفوذ کلام داشته باشد  .

قرآن با سبک خاص خود، هم سرود مذهبى است و هم نیایش الهى و هم شریعت و قوانین سیاسى و حقوقى و هم نوید بخش و هشدار دهنده و هم پندآموز و هم راهنما و هدایت کننده به راه راست و هم بیان کننده قصه و داستان و حکم و امثال   .

و بالاخره قرآن زیباترین اثر به زبان عربى است که در میان کتابهاى مذاهب جهان نظیرى ندارد   .

مسیحیان عرب زبان معترفند که این کتاب شریف چه تأثیر شگرفى در دل و جان شنوندگان دارد

پی نوشت==

ترجمه تصویرى و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، عبدالکریم بى آزار شیرازى، ص   16

دکتر جرینه

GRINEH ,DR

مسلمان فرانسوى هنگامى که از »دکتر جرینه« علّت مسلمان شدن او را سئوال کردند، پاسخ داد  :

من در تمام آیات قرآنى که در زمینه علوم طبیعى و بهداشتى و طبّى بود مطالعه کردم و آن ها را به خوبى فهمیدم و با علوم جدید منطبق دیدم از این رو مسلمان شدم زیرا یقین کردم که محمد (ص  (متجاوز از هزار سال پیش بدون این که معلّم بشرى داشته باشد، حق را بیان کرده است اگر هر عالمى آیات مربوط به علم خود را در قرآن مطالعه کند و خود را از غرض دور نگه دارد، بدون تردید مانند من مسلمان خواهد شد

پی نوشت==

 راه تکامل، ج 3، ص   62  ؛

ویژگیهائى از قرآن مجید، ص 115

دکتر ماردریس

Mardrice .Dr

فرانسوى :امّا سبک قرآن بى گمان سبک کلام خداوند تبارک و تعالى است زیرا این سبک که مبتنى بر کنه وجودى است که از آن صادر شده و محال است که جز سبک و روش خداوندى باشد!!. حقیقت این است که نویسندگانى که جنبه شک و تردید آنان بیشتر بود، در برابر تأثیر این کتاب سر فرود آورده‏اند

پی نوشت==

قرآن و دیگران، ص   35

پنجگام، ص   198

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 56

دکتر موریس فرانسوى

MORISE .DR

محققاً قرآن بهترین و برترین کتابى است که با قلم صنع و دست هنر ازلى براى بشر، ظاهر ساخته است . قرآن برترین کتابیست که عنایت ازلى به سوى بشر فرستاد و آن کتابیست که شک و ریب در آن راه ندارد.و بدون کوچک ترین اغراق و مبالغه یا تعصب باید گفت از همه جهات معجزه است.(1

پی نوشت  ==

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 19؛

طبقات مفسران شیعه، ج 1، ص   181  ؛

قرآن و دیگران، ص   42

آنچه باید از قرآن بدانیم، ص64

پاسخ ما به مشکلات جوانان، ج 5، ص 145؛

پنجگام، ص 201

دیته فنان

diteh Fenan

دانشمندان ومستشرق فرانسوى (1823   - 1879

قرآنى که پیامبر محمد (ص) آورد غیر کتب مقدّسه دیگر (مانند تورات و انجیل) است. این قرآن تنها کتابى است که امر به رفق و احسان مى‏نماید  .

هر آینه شخصى به نام حسین که از بنى سالم بود آمد نزد محمد (ص) و گفت: یا رسول الله من پدر و مادرى دارم هر دو مسیحى اند و ابا دارند که در دین خدا داخل شوند و من آن ها را اجبار بر این امر مى‏نمایم حضرت فرمود: لا اکراه فى الدّین کار دین با اجبار نیست،(1) و در این باب آنچه در سوره کافرون لکم دینکم ولى دین

(2) این که دین شما براى شما و دین من براى من،

و در سوره عنکبوت »ولا تجادلوا اهل الکتاب الا بالتّى هى احسن« آمده

شما مسلمانان با یهود و نصارى و مجوس که اهل کتابند جز به نیکوترین طریق بحث و مجادله مکنید. (3  ) (4)

پی نوشت==

1- سوره بقره، آیه   256

2-سوره کافرون، آیه6

3-عنکبوت آیه   46

4-نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 35؛

قرآن و دیگران، ص   14

پرفسور هانرى کربن

CORBIN .P.H

اسلام شناس معاصر فرانسوى

اگر اندیشه محمد (ص) خرافى بود و اگر قرآن او وحى الهى نبود هرگز جرأت نمى‏کرد بشر را به علم دعوت کند. هیچ بشرى و هیچ طرز فکرى به اندازه محمد و قرآن به دانش دعوت نکرده‏اند تا آن جا که در قرآن نهصد و پنجاه بار از علم و فکر و عقل سخن به میان آورده است.

پی نوشت==

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 36؛

قرآن و دیگران، ص   14  ؛

پنجگام، ص   190  ؛

طبقات مفسران شیعه، ج 1، ص   174  ؛

اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص   110  ؛

اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص 51

 

دکتر ماردریل

64- MARDRIL .DR

فرانسوى

اسلوب قرآن اسلوبى است ملکوتى و آسمانى مولود فکر بشر و مخلوق زمینى نیست. آنچه راکه قرآن دارد هیچ کتاب دیگر نخواهد داشت.

خدایا این نغمات معنوى چیست؟ آه فهمیدم، نبوت و نوید سعادت است که از قلب مردى بزرگ و پیامبرى عالى مقام پرتو افشانى کرده، اسلوب قرآن را جز به قدرت خدائى و مافوق بشرى به چیز دیگرى نمى‏توان نسبت داد.(2

در صورتى که قرآن شعر نیست  . ندانستم که چیست! زیرا سخت است بگویم که قرآن شعر است یا شعر نیست. پند و اندرز است، یا درّ و گوهر است از هر سخن، حتّى از گفته بودا و افلاطون فراتر و متین‏تر است.(3  )

پی نوشت==

1- اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص 62

2- تمدن و علوم اسلام، ص 11

3-نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 58،

قرآن و دیگران، ص 38؛

حقیقت اسلام در نظر دیگران، ص57

http://yeganehmonji.blogfa.com


  

قرآن از دیدگاه دانشمندان هلندى

راینهارت دوزى

Reinhatrt Dozy

دانشمند و خاور شناس هلندى (1820   - 1883

قرآن کریم همواره مردم را به نیکوکارى امر کرده و انسانهاى سرکش و نافرمان را بیم و انذار مى‏نماید، اعراب پس از آن که مسلمان شدند و به قرآن ایمان آوردند با لباس نو و تازه‏اى در برابر جهانیان عرض اندام نمودند که آن عبارت از صلح‏طلبى و آرامش خواهى و آزادى افکار در معاملات و رفتار بوده است

پی نوشت  ====

تاریخ و علوم قرآن، ص   188

قرآن و کتابهاى دیگر آسمانى، ص   300

پنجگام، ص   203

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 38

اعترافات دانشمند بزرگ جهان، ص   52

تاریخ قرآن، ص   138

قرآن و دیگران، ص   41

خانم کانزجى وان

Curer.j.von

دانشمند هلندى

قرآن مجید که حاوى وحى و الهام کامل الهى است منبع نور خدائى است که زیبائى و وفور جلوه معنوى را نشان مى‏دهد

پی نوشت  ====

اسلام‏شناسى غرب، ص   26

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 29

قرآن و دیگران، ص 46

بانو ستان رانى تنس

Stan Roni Tens

دانشمند هلندى

محتواى این کتاب آسمانى کاملاً با خرد و فطرت بشرى مطابقت دارد و از مطالب زننده و خلاف عقل به کلّى پاک است. قرآن درباره زنان داورى عادلانه‏اى دارد و بر خلاف برخى از مرام ها و ادیان که جنس زن را تا به سر حد بردگى تنزل داده و ارزشى براى او قائل نیستند، وى را از مزایا و حقوق انسانى برخوردار ساخته و مقام شامخى براى او منظور داشته است

پی نوشت   ====

مکتب اسلام، سال 14، ش   2

قرآن و دیگران، ص   34

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 56

على احمد کنود علمبو   Ali Ahmad Kenood Elembu

نویسنده معروف هلندى

تمام کتابهاى آسمانى، دستخوش تحریف شده‏اند، جز قرآن کریم که از گزند تحریف مصون مانده و در هر عصر و زمانى، مى‏تواند کاروان بشریت را به سوى سعادت، رهبرى فرماید  .

 راه تکامل، ج 5، ص 214. 

http://yeganehmonji.blogfa.com/


  

قرآن از دیدگاه دانشمندان آمریکایی

 

ویل دورانت

Will Durant

دانشمند محقق و مورخ معروف معاصر متولد 1885 م  

در قرآن قانون و اخلاق یکى است، رفتار دینى در قرآن شامل رفتار دنیوى نیز هست و همه امور آن از جانب خدا و به طریق وحى آمده است. قرآن شامل مقرراتى در خصوص ادب و تندرستى و ازدواج و طلاق و رفتار با فرزند و برده و حیوان و تجارت و سیاست و ربا و دین و عقود و وصایا و امور صناعت و مال و جریمه و مجازات و جنگ و صلح است  ...

مدت چهارده قرن، قرآن در حافظه اطفال مسلمان محفوظ مانده و خاطرشان را تحریک کرده، اخلاقشان را فرم داده و قریحه صدها ملیون مرد را صیقلى کرده است  .

قرآن در جان هاى ساده عقایدى آسان و دور از ابهام پدید مى‏آورد که از رسوم و تشریفات ناروا و از قید مراسم بت پرستى و کاهنى آزاد است، و ترقى اخلاق و فرهنگ مسلمانان به برکت آن انجام گرفته و اصول نظم اجتماعى و وحدت جمعى را در میان آن ها استوار کرده و به پیروى مقررات بهداشت ترغیب‏شان کرده و عقولشان را از بسیارى اوهام و خرافات و از ظلم و خشونت رهائى داده.

پی نوشت  ==

تاریخ تمدن ویل دورانت، ج 11، ص 52، 45؛

قرآن و دیگران، ص   34  ؛

طبقات مفسران شیعه، ج 1، ص 179؛

پیامبر اسلام (ص) از نظر دانشمندان شرق و غرب، ص 140، 146

 

شارلس فرانسیز

CHARLS FRANCIS
استاد آمریکائى

انجیل کتابى است که در آمریکا، کسى او را نمى‏شناسد، ولى قرآن کتابى است که هر مسلمانى، با آن آشنا است و این ادعا گزاف نیست، بلکه یک واقعیتى است، ولى باید گفت، نشناختن انجیل، از خوش شنانسى مذهب مسیحیت است

پی نوشت==

اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص 66؛

راه تکامل، ج 5، ص   221

نون گرونبوم

NON GUNBEAUM

استاد معاصر 1909 - 1971

قرآن معجزه بدیهى محمد است، اعجاز و انحصار کتاب از جهات مختلفى جلوه مى‏کند. پیش بینى آینده   - اطلاعات درباره وقایع مجهول گذشته، ناتوانى مردم از آوردن مشابه آن با وجود مبارزه‏طلبى‏هاى مکرر و بالاخره زیبائى بى سابقه و فصاحت مافوق اعلاى انشاء آن.

پی نوشت==

اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص 61    

پرفسور هوستون اسمیت
Houston Smith

استاد دانشگاه ایالات متحده آمریکا

... لیکن با آن همه علاقه و ایمان که به شخص او (محمد (ص)) دارند اساس ایمان ایشان در روى کتاب قرآن مجید قرار دارد. آن کتاب مقدس آسمانى است و پیامبر خود آن را آیت باهر الهى و اعجاز نمایان نبوى دانسته است تلاوت و ترتیل قرآن جزو وظائف مسلمانان مى‏باشد. شاید هیچ کتابى درجهان به قدر آن خوانده نمى‏شود چه بسیار مردم که سراسر آن کتاب را به حافظه سپرده‏اند و تأثیرات آن در نفس خوانندگان از حد حساب خارج است... عقیده و ایمان مسلمانان به کتاب الهى خود در اوج شدت است چنانکه هرگز مسیحیان در احترام کتاب خود به پاى ایشان نمى‏رسند. اعتقاد به اصالت قرآن نزد آنان از شرائط اساسى ایمان است  ... در نزد دیگر ملل جهان هیچ کتابى از کتب مقدسه ادیان على الظاهر به قدر قرآن مشکل و متعسر الفهم نیست.

پی نوشت==

 اسلام از نظر دانشمندان غرب، ص 30 – 27؛

قرآن و دیگران، ص   18  ؛

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 47

پروفسور واشنگتن ایرونیک

Washington Irving

خاور شناس بزرگ آمریکائى 1783 - 1859 م

قرآن کتابى است که از حدود اقیانوس اطلس تا نهر کاشمر مردم را در زیر سایه همایون فر خود، سعادتمند نگهداشته است  .

قرآن حاوى بالاترین مبادى، با ارج و سودمندترین آنها است.

پی نوشت==

دائرة المعارف شیعه، ص 747؛

طبقات مفسران شیعه، ج 1، ص 176؛

قرآن و دیگران، ص   89  ؛

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 46

دکتر فیلیپ. ک  . حتى

Hitta .Pnilipe.c .DR

استاد دانشگاه پرینستون لبنانى الاصل متولد 1886 م

قرآن کلام خداست و آخرین کتاب وحى نازل از آسمان است. این کتاب الهى ازلى و غیر مخلوق است. آنچه از قرآن است: از حروف و قراآت و اسالیب لغوى و مجازات کلامى مطابق است بعینه با ام الکتاب یا لوح محفوظ که در سماء علوى ابدالاباد وجود دارد. قرآن از تمام معجزات بزرگتر است و اگر سراسر اهل عالم جمع بشوند همانااز آوردن مثل آن عاجز خواهند ماند... مؤثرترین قسمت هاى قرآن شریف که به اعماق ضمیر و درون نفس انسانى نفوذ مى‏کند آن قسمتى است که از مسئله آخرت و عقبى سخن مى‏گوید... اوامر و احکام قرآنى منحصر به چند اصل نیست مثلاً قاعده احسان یکى از مقررات شریف قرآنى است... و مانند دیگر کتب آسمانى که متضمن تعالیم عالیه اخلاقى است در قرآن شریف آیات عدیده که نمونه اعلاى مکارم اخلاق است نازل شده.  )

پی نوشت==

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 25؛

قرآن و دیگران، ص   43  ؛

اسلام از نظر گاه دانشمندان غرب، ص 241 - 226 - 227 – 328؛

طبقات مفسران شیعه، ج 1، ص 18

درابر

Dm RIBER

استاد دانشگاه، آمریکا

قرآن عهده‏دار بزرگ ترین اعمال ممکنه و خدمات عالیه گردیده است   .

این کتاب بهترین دعواى محمد (ص) پیغمبر عظیم الشأن اسلام مى‏باشد.

پی نوشت==

اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص 66؛

حقیقت اسلام در نظر دیگران، ص 57؛

قرآن و دیگران، ص23   

پرفسور مرى گلیورد دورمان

- Marry Gaylord Dorman ,Prof

دانشمند و خاورشناس

قرآن لفظ به لفظ به وسیله جبرئیل بر محمد (ص) وحى شده و هر یک از الفاظ آن کامل و تمام است. قرآن معجزه‏اى است جاوید و شاهد بر راست بودن ادعاى محمد (ص) قسمتى از جنبه اعجاز آن مربوط به سبک و اسلوب انشاى آن مى‏باشد، و این سبک و اسلوب به قدرى کامل و عظیم و با شکوه است که در حقیقت امر نه جن و نه انس توانائى بر آوردن مثل آن را ندارند و نمى‏توانند کوچکترین سوره‏اى نظیر و شبیه به آن بیاورند  .

قسمت دیگر از اعجاز قرآن مربوط به تعلیمات و پیشگوئى‏هایى است که در آن مندرج مى‏باشد و این قرآن به نحو اعجاز داراى اطلاعاتى است که مرد درس نخوانده‏اى مانند محمد (ص) هیچ گاه قادر نبود شخصاً آن کلمات و الفاظ و اطلاعات را جمع‏آورى کرده باشد.

پی نوشت  ==

قرآن و دیگران، ص   29  ؛

تابش اسلام در اروپا، س   133  ؛

پنجگام، ص   207  ؛

اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص 44؛

نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 28؛

اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص 48؛

اسلام و غرب، ص   160  ؛

پیامبر اسلام (ص) از نظر دانشمندان شرق و غرب

خانم مارگرت مارکوس دانشمند آمریکائى

marghret marcus

خانم مارگرت مارکوس، تحصیل کرده در دانشگاه نیویورک (آمریکا) که مسلمان شده و برخود، مریم جمیله، نام نهاده است

جنبه اعجاز قرآن نه فقط مربوط به اصل و محتویات آن است بلکه مربوط به شکل و ظاهر آن نیز مى‏شود چگونه مردى درس نخوانده توانسته است چنان اثرى را به وجود آورد که نه فقط بالاتر و برتر از آن چیزى وجود ندارد بلکه قابل تقلید نیست قرآن مقامى دارد که حتى اگر جن و انس با یکدیگر همکارى کنند نمى‏توانند شبیه آن را به وجود بیاورند  .

حضرت محمد (ص) از طرف خدا اجازه داشت تا همه مخالفان و نقادان را به مبارزه دعوت کند که یک سوره نظیر قرآن بیاورند طرف هاى این مبارزه همان طور که انتظار مى‏رفت هیچ وقت نتوانستند نظیر آن را بیاورند و حتى وقتى که این کتاب مقدس تلاوت مى‏شود به مناسبت نظم و ترتیب و انسجام و خصوصیات ادبى که دارد در شنوندگان اثرى دارد که آن ها را ماینتیزم و محسور مى‏نماید گو این که معنى آن را نفهمند و براى آن ها غامض باشد.

پی نوشت==

 نظریه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد (ص)، ص 27   

قرآن از دیدگاه دانشمندان آمریکائى

لومانس

: Lomans

اول شراره‏اى که نور آن از قرآن کریم تابش مى‏نماید بسم الله الرحمن الرحیم است. در کلمه رحمان به مؤمن اشعار مى‏شود که خداى سبحان، خدایى یگانه است که نعمت‏هاى خود را بر بندگان خویش در زندگانى دنیا و حیات جاودانى آخرت تکمیل فرموده، از این جا ما حقیقتى که شک و تردید در آن راه ندارد خواهیم دید که این قرآن بزرگ ترین نورى است که آن نور خدا است، و آن جز شفقت و مرحمت نخواهد بود.  

پی نوشت== 


اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص 65؛

طبقات مفسران شیعه، ج 1، ص 174؛

تاریخ قرآن، ص 145؛

قرآن و دیگران، ص   13

 http://yeganehmonji.blogfa.com/


91/8/20::: 11:7 ص
نظر()
  

معجزه قران در تحریم شرابخواری

ممنوعیت شرابخوری و اعجاز قرآن

 اسلام با توصیه های اعجازگونه خود در زمانی که حتی شراب را با نفع و فایده می دیدند پیروان خویش را از آن نهی کرد و فرمود: «یا ایها الذین ءامنوا لاتقربوا الصلوه و انتم سکری حتی تعلموا ما تقولون؛ ای اهل ایمان در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید.»(نساء/43)
و در آیه ای دیگر، شراب را پلید و از عمل شیطان دانسته و می فرماید:
«یا ایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون ...؛ ای اهل ایمان، شراب و قمار و بت پرستی و تیرهای گروبندی، پلید و از عمل شیطان اند پس، از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید...» (مائده/ 90) همگام با این آیات، روایات معصومین نیز بر شدت زشتی آن اشاره داشته و آن را «ام الخباثت» (1) (ریشه و مادر زشتی ها) دانسته و دائم الخمر را همردیف بت پرست (2) معرفی می کنند. در روایتی دیگر نوشنده و نوشاننده، خریدار و فروشنده و خلاصه تمامی کسانی که در بساط این منکر شریک اند را لعنت می نماید.»(3)
 
ارنست رنان مورخ فرانسوی در این باره می نویسد:
«دین اسلام پیروان خویش را از بلاهای چندی از جمله شراب و خوک و لعاب دهان سگ نجات داده است

(4)
بنابراین یکی از قوی ترین جنبه های اعجاز علمی قرآن تحریم شراب است که بشر صدها سال از مضرات آن آگاه نبوده است که اکنون بطور گذرا و در حد اجمال به بخشی از آن ها که اثبات کننده مدعا باشد اشاره می کنیم:

 

شراب عقل را زایل می کند و آدمی را از حوزه انسانیت خارج می سازد. در حوزه مسایل اجتماعی، روحیه جرم و جنایت را دامن می زند و زمینه تصادفات، قتل ها و خودکشی را فراهم می سازد که آمارهای منتشره مؤسسات تحقیقاتی غربی گواه این مدعا است.(5)
زیان های اقتصادی که از سوی مشکلات و دردهای جسمی حاصل از الکلیزم بر فرد و جامعه وارد می شود بخشی دیگر از آثار الکل است علاوه بر آن، ضررهای معنوی شرابخواری نیز قابل توجه است. دوری از معنویت و اخلاق انسانی که به از هم گسیختگی بنیان خانواده و روابط عاطفی والدین و فرزندان می گردد بخشی دیگر از این مسئله است
اما آنچه پزشکان اسلامی و غیراسلامی بر روی آن متمرکز شدند آثار زیانبار الکل از نظر علم پزشکی است که به تفصیل حقایقی را در این زمینه مطرح کرده اند و ما فهرست وار به آن اشاره می کنیم:

الکل و شراب بطور شگفت انگیزی بر مغز و اعصاب تأثیر می گذارد و باعث اختلال در کار آن ها و التهاب بخش های مختلف آن می گردد. علاوه بر اعصاب، بیماری های گوارشی چندی از قبیل خراش غشاهای مخاطی دهان و حلق، التهاب مری، سرطان مری، التهاب حاد معده و سرطان آن، التهاب لوزالمعده، تأثیر مستقیم بر کبد و ایجاد اختلال در جذب مواد غذایی در روده ها، از جمله آثار زیانبار دیگری در بخشی گوارشی بدن است.
الکل فعالیت های جنسی را تحت تأثیر قرارمی دهد و اختلال هایی در روند جنسی و اعضای تناسلی بوجود می آورد. نقش الکل در ایجاد سرطان نیز از موارد دیگر آثار زیان بار این پدیده شوم است.
در تحقیقی که توسط دکتر «لورمی» به عمل آمده است مشخص گردیده که 51بیمار از 58بیمار مبتلا به سرطان لوزه، زبان و حنجره از معتادان به الکل بوده اند.(6) شراب همچنین تأثیر عمیقی بر فرزندانی می گذارد که والدین آن ها معتاد بوده اند.
یکی از پزشکان آلمان ثابت کرده که تأثیر الکل تا سه نسل به طور حتمی باقی است به شرط این که این سه نسل الکلی نباشد.(7)
آنچه گفته شد فقط بخشی از آثار زیانبار کشف شده الکل و نشان دهنده اعجاز حکم کوتاه قرآن در تحریم شراب است.

1-مستدرک الوسایل، ج1، ص .139
2-بحارالانوار، ج 65، ص .164
3-نهج الفصاحه، ص 627، حدیث .2229
4- فلسفه احکام، ص156؛ اسلام پزشک بی دارو، ص46، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص.335
5- بخشی از این آمارها را می توان در کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص335 ملاحظه کرد.
6- طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب، دکتر احمد قرقوز، ترجمه علی چراغی، ص41-.158
7- اسلام پزشک بی دارو، ص44، نقل از علوم جنایی، ص863، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص.346

منبع :  http://yeganehmonji.blogfa.com   
 


91/8/18::: 11:31 ع
نظر()
  

معجزه قرآن در مورد مورچه

سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

 خانم Wadea Omranyکشف جدیدی علمی در قرآن کرده است. ایشان می گویند که ما در سوره نمل آیه 18کشف جدید علمی کرده ایم. این معجزه جدید چیزی است که مورچه در آیه 18 گفت و علم امروز نحوه ارتباط مورچه ها با یکدیگر را کشف کرد خصوصا زمانی که یک خطر محل زندگی مورچه ها را تهدید می کند.
ما تلاش می کنیم جملاتی که مورچه در قرآن کریم به زبان آورد را توضیح دهیم و سعی می کنیم آنچه را که او گفت با کشفیات جدید علمی ربط دهیم و مدرک پیشی گرفتن قرآن کریم به علم امروزی را رو می کنیم که این حقایق را بیش از هزار سال پیش بیان کرد.

خداوند در سوره نمل آیه 18 می فرماید:} حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ{ "تا چون به دره مورچه ها رسیدند، مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه هایتان وارد شوید‌، مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند و خود آگاه نباشند."

در آیه بالا مورچه خطر قریب الوقوعی که در کمین مورچه ها است را در طی چهار مرحله متوالی به شرح زیر می گوید:

1- "ای مورچه ها" این اولین اعلام خطری است که توسط مورچه داده می شود تا توجه دیگر مورچه ها را به سرعت جلب کند. مورچه های دیگر با گرفتن این پیام صبر می کنند تا دیگر پیام ها را توسط همان مورچه دریافت کنند.

2- "به لانه ایتان وارد شوید‌" در این جا گوینده پیام، جملاتش را با دیگر پیام ها ادامه می دهد و به مورچه های دیگر می کوید که چه کار باید بکنند. ما این رابطه را که توسط علم امروزی کشف شده در قسمت دوم این نوشته می بینیم ( که در ارتباطات بین مورچه ها است.)

3- " مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند" در این جمله مورچه دلیل این خطر را به مخاطب خود می گوید و این آن چیزی است که ما امروزه توسط بررسی علمی اثبات می کنیم.

4- "و خود آگاه نباشند" مورچه ها، به عنوان عکس العملی در مقابل خطر قبلی، یک نوع دفاع مشخصی از خود بروز می دهند. در این چند جمله آخری،مورچه به مخاطبان خود می گوید که به منبع خطر حمله نکنید زیرا خطر از یک دشمن واقعی نیست- زیرا سلیمان و همراهانش از وجود لانه مورچه ها در سر راه خود خبر ندارند و قصد حمله به آن را نیز ندارند بنابراین مورچه ها آن ها را خطر واقعی نمی دانند.

در کلمات آخر، مورچه پیام رسان، همراهانش را از رسیدن سلیمان با خبر کرد و این چیزی است که ما به صورت علمی و از طریق بررسی رمز های شیمیایی ارتباطی مورچه ها توضیح می دهیم.

ما ترتیب دستورات مورچه ها را که به چهار مرحله تقسیم می شد- چهار مرحله شامل عبارات ها و علامت ها- نشان دادیم. علم در این زمینه چه می گوید؟ این مقاله را بخوانید:

مورچه ها از ارتباط شیمیایی در موقعیت های اخطار و دفاعی و همچنین زمانی که تبادل سریع اطلاعات نیاز باشد و نیز زمانی که با خطری مواجه باشند استفاده می کنند.

این اخطار معمولا توسط صدور علامت های شیمیایی دفاعی مشخص می شود. غده های دفاعی مسئول ایفای نقش اخطار و دفاع هستند. به عنوان مثال مورچه استرالیایی رادر نظر بگیرید. وقتی این مورچه ها با خطر مواجه می شوند، قطرات کوچکی را از غده دفاعی خود ترشح می کنند – این یک فرمان برای دیگر مورچه ها است تا فرار کنند و با شاخک های خود ارتعاشی ایجاد کنند که به معنای قرار گیری در موقعیت خطر است.

اولین ماده که توسط مورچه ها شناسایی می شود aldehyde hexanal است و باعث جلب توجه و علاقه آن ها می شود.در نتیجه شاخک های خود را تکان می دهند و بالا می برند تا دیگر بوها را نیز بگیرند.

وقتی که آن ها hexanol( اولین پیغام به شکل الکل بود) را دریافت می کنند موقعیت خطر به خود می گیرند و در تمامی جهت ها می دوند تا منبع مشکل را پیدا کنند. زمانی که undécanoneدریافت کنند، مورچه ها را به سمت منبع خطر می برد و آن ها را تحریک می کند تا تمام اشیا خارجی را گاز بگیرند. سپس در نهایت وقتی که به هدف نزدیک تر می شوند butyloctenalرا تشخیص می دهند که پرخاشگری و آمادگی آن ها را برای قربانی کردن خود افزایش می دهد.

این مقاله می گوید که ارتباط شیمیایی مهم ترین روش ارتباط در زمان خطر و گزارش دادن این خطر است. در این فرایند مورچه ها انواع مختلف این مواد که هر کدام رمز تفاوتی دارد و بیانگر نوع خاصی از صحبت کردن است را استفاده می کنند. اگر انتشار موادی که توسط مورچه ای که آن خطر را اعلام کرد تعقیب کنیم می بینیم که کاری می باشد که مورچه مورد اشاره در آیه 18 سوره نمل آن را انجام داده.

موادی که مورچه در موقعیت هایی مثل این از بدن خود ترشح می کند به چهار دسته تقسیم می شوند که هرکدام زبان و علامت مخصوص به خود را دارند.

مراحل پی در پی عکس العمل مورچه ها:

aldéhyde hexanalاولین ماده شیمیایی است که مورچه در صورت احساس خطر از خود ترشح می کند. و آن را می توان به عنوان آژیر خطر دانست. مورچه ها با دریافت این ماده شروع به جمع شدن در یک نقطه می کنند و منتظر رسیدن بقیه علامت ها می شوند و این شبیه اولین مرحله است که توسط مورچه در جمله "ای مورچه ها"گفته شد.

سپس مورچه دومین ماده شییایی hexanol""را ترشح می کند.

با دریافت این ماده مورچه ها شروع به دویدن در تمامی جهت ها می کنند تا منبع این ماده را پیدا کنند. مورچه ای که ماده شیمیایی را ترشح می کند باید مسیری را که بقیه مورچه ها باید از آن کنار بروند را معین کند و این کاری است که مورچه حضرت سلیمان انجام داد و از بقیه مورچه ها خواست که وارد لانه هایشان بشوند و گفت: "به لانه هایتان وارد شوید‌"و این دستوری از گوینده است و به بقیه می گوید که به طرف لانه هایشان بروند. بنابراین باید مسیر را مشخص کرده باشد و این شبیه هدایت مورچه ها می باشد.

Undécanone سومین ماده ای است که مورچه ترشح می کند. این ماده نشان دهنده عامل خطر است و چیزی که مورچه در سومین عبارت گفت" مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند" می بینید که چه قدر مطابقت و سازگاری دارد؟ در این مرحله مورچه ها آماده مواجه با خطر می شوند. پس ماده چهارم چه می شود؟


Amagnified picture of the head of an ant holding a piece of wood , see God"s doing who perfected the doing of all things


در مرحله چهارم مورچه اخطار دهنده ماده شیمیایی مخصوصی را ترشح می کند که butylocténalنام دارد. توسط این ماده گوینده دستور دفاع می دهد و نوع دفاع را تعیین می کند. بنابر این در عبارت آخر می گوید" و خود آگاه نباشند" با این کار مورچه از وارد شدن بقیه مورچه ها به مرحله حمله جلوگیری می کند که می توانست منجر به مرگ شود.

در این جا حضرت سلیمان خنده ای از روی محبت و شکر می کند گویی که او این مورچه ها را آرام کرده است و این که او گفته است به مورچه ها که لازم نیست نگران باشند و آن حضرت آن ها را دیده است و با آن ها مهربان می باشد و به آن ها صدمه ای نمی رساند.

حال اجازه دهید خلاصه مطالب را برایتان بگویم:

"تا چون به دره مورچه ها رسیدند، مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه ایتان وارد شوید‌، مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند و خود آگاه نباشند."
یکی از مورچه ها می گوید ای مورچه ها
Hexanal

به لانه هایتان وارد شوید
hexanol

مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند
undécanone

و خود آگاه نباشند

butylocténal


نوشته: مجدی عبد الشافی


  

طرح عظیم استیون هاوکینگ

  

طرح بزرگ (بهانگلیسی: The Grand Design  ) نام کتابی از فیزیکدان انگلیسی استیون هاوکینگاست. هاوکینگ این کتاب جنجال برانگیز را با همکاری لئونارد ملودینوف نوشته‌است.  

واکنش‌ها

این روزها بحث درباره اعتقادات استفِن هاوکینگ و هم‌فکرانش و منتقدان آنها حول موضوع آفرینش و سرشت جهان بالا گرفته و به یکی از موضوعات داغ در رسانه‌های علمی جهان تبدیل شده‌است. راجر پنروز، دکتر لی ریفیلد، دکتر فریزر واتس، دوایت گارنر، کریگ چلندر و استاد و ریاضیدان مشهور دانشگاه کمبریج، اریک پریست، و بسیاری دیگر، از منتقدان بزرگ استفن هاوکینگ هستند و کسانی مانند پروفسور ریچارد داوکینز، زیست‌شناس مشهور بریتانیایی، از موافقان او به شمار می‌روند.

واکنش منفی

راجر پنروزاستاد کرسی ریاضیات دانشگاه آکسفورد و همکار قدیمی هاوکینگ با انتقاد از روحیات هاوکینگ معتقد است «ام تئوری» هنوز از پایه شکل نگرفته‌است. به علاوه او معتقد است «ام تئوری» حتی بر خلاف کوانتوم از مشاهدات موافق هم سود نمی‌برد.

دکتر لی ریفیلد، اسقف سوئیندن، گفت «علم هرگز نمی‌تواند عدم وجود خدا را اثبات کند، همان طور که هرگز نمی‌تواند وجود خدا را ثابت کند». دکتر فریزر واتس، کشیش انجیلی، استاد الهیات کمبریج و روانشناس، گفت «یک خدای خالق توضیحی منطقی و باورکردنی در پاسخ به این که چرا جهانی هست فراهم می‌آورد، و... این قدری محتملتر است که خدایی باشد تا این که نباشد. این نگاه با آن چه هاوکینگ گفته‌است تضعیف نمی‌شود».

دوایت گارنر در نیویورک تایمز منتقد کتاب بوده و اظهار داشت: «خبرهای واقعی درباره طرح عظیم این است که این کتاب به طرز ناامید کننده‌ای چقدر سست و ناهنجار است. زبان موجز و جدی که آقای هاوکینگ در کتاب تاریخچه مختصر زمان استفاده کرده بود؛ در طرح عظیم با زبانی جایگزین شده که متناوباً خود را پست می‌کند، گویی او آقای راجرز است که دارد به کودکان نوپا ابرهای باران‌زا را توضیح می‌دهد، و رسوخ نکردنی است.کریگ چلندر، در نیوساینتیست، از تئوری مطرح شده در کتاب قانع نشده‌است: «تئوری ام.. با کامل شدن فاصله بسیار دارد. ولی این مؤلفین را از اظهار این مسئله که [این نظر] رازهای وجود را توضیح می‌دهد، باز نمی‌دارد... در غیاب تئوری، گرچه، این چیزی بیش از یک شهود محکوم به آزمایش نشده ماندن نیست - تا زمانی که ما شروع به تماشای جهانهای ایجادشونده کنیم.»

واکنش مثبت

ریچارد داوکینز زیست‌شناس بریتانیایی در واکنش گفت:«داروین خدا را از زیست‌شناسی بیرون انداخت (!) اما فیزیک مردّدتر باقی ماند. اکنون هاوکینگ زدن تیر خلاص به این بیمار در حال احتضار را عهده‌دار شده‌است.»

 

استیفن هاوکینگ فیزیکدان برجسته بریتانیایی در کتاب تازه خود مدعی می شود که خدا عالم و کهکشان را نیافریده و «انفجار بزرگ کهکشانی » که بسیاری از سیاره و ستارگان بر اثر آن بوجود آمده اند، نتیجه و پیامد قوانین فیزیک است.نام این کتاب « طرح عظیم   » است و استیفن هاوکینگ آنرا همراه فیزیکدان آمریکایی لئونارد میلودینو نوشته است  . در این کتاب استدلال می شود که وجود فرضیه های گوناگون و اکتشافات جدید ثابت می کند که جهان هستی یک خالق ندارد  .

لحظه ای بیاندیشیم چگونه بدون دخالت هیچ نیروی خارجی همه چیز می تواند از هیچ چیز بوجود بیایید؟

هیچ فرمول فیزیکی نمی تواند بوجود آمدن عدد 1 را از عدد 0 اثبات کند چه برسد به ده به توان 22 سیاره !!

ممکن است عده ای برای پاسخ به این سوال به فرمول   e=mc2 مراجعه کنند اما وقتی هیچ چیز وجود ندارد جرم مساوی صفر است و هر چقدر آن را به هر عددی ضرب کنیم صفر می شود یعنی باز هیچ چیز، که مساله ی گسترش کائنات که توسط ادوین هابل کشف شده و امروزه مورد قبول دنیای علم است را نقض می کند  .

مساله ی بعدی حذف نیروی جاذبه و وزن از فرمول ها است که کلا این نظریه را نقض می کند سیاره ی زمین جاذبه دارد سیاهچاله ها و سیاراتی در کشهکشان و جود دارند که نیروی جاذبه ی آنها حتی ممکن است به ملیون ها برابر زمین برسد !!!

 

همچنین هاوکینز در جایی می نویسد وجود خورشید های دیگر در سایر کهکشان ها نشان می دهد که زمین اختصاصی برای حیات آفریده نشده است  .

این نظریه قبلا به نظریه ی  Copernican prancleمعروف بود.که کره ی زمین چیز بخصوصی نیست شاید میلیاردها از اینها در کائنات وجود داشته باشه  .

در قرن بیستم کارل سگن اعلام کرد که زمین کره ای است بین میلیاردها کره و انسان در بین ملیاردها انسان ها هستیم  .

ما وجود داریم چون نور خورشید به ما می خورد

کره ی زمین نقطه ی کوچکی در تاریکی های کائنات است  .

متاسفانه آقای هاوکینز به این مساله فکر نکرده اند که علاوه بر خورشید هزاران عامل دیگر باید دست به دست هم بدهند تا زندگی بروی یک کره تشکیل شوند  .

  1  -وجود سیانو باکتری ها که لایه ی ازون را برای زمین تشکیل دادند تا حیات در آن تشکیل شود  .

یک سوال سیانو باکتری های اولیه ی زمین که کم کم زیاد شدند و لایه ی ازون را تشکیل دادند خود چگونه از معرض امواج فرابنفش به دور بوده اند؟آیا امواج فرابنفش که هزاران سال نوری را از خورشید به طرف ما می پیمایند نمی توانند از آب گذشته و به سطح اقیانوس برسند؟؟

  2- دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که کره زمین در منظومه ی شمسی مداری حرکت می کند که فقط در آن مدار در منظومه شمسی می تواند حیات وجود داشته باشد  .

در صورت نزدیکی اشعه ی خورشید موجدات زنده را از بین می برد  .

در صورت دور بودن سرما امکان تشکیل حیات را نمی داد  .

3-الکترو مغناطیس کره ی زمین اختصاصی است  :

نقش میدان مغناطیسى در حفاظت از کره زمین

نگین کروئى

میدان مغناطیسى زمین همانند پوست پیاز کره خاکى ما را در برگرفته است. توفان هاى خورشیدى آن را مورد حمله قرار داده و موجب بروز توفان هاى الکتریکى در آن مى گردند. این توفان ها نیز متعاقباً بر روى سیستم هاى الکتریکى زمین اثر مى گذارد. اگر چه میدان مغناطیسى زمین کره خاکى ما را از توفان هاى خورشیدى و تشعشعات فضایى حفظ مى کند اما متاسفانه این میدان مغناطیسى به تدریج در حال ضعیف ترشدن بوده و عواقب حاصل از آن مایه نگرانى کارشناسان امر است.

کارشناسان به این نتیجه رسیدند که میدان مغناطیسى زمین، سپر دفاعى نامریى ما در برابر توفان هاى خورشیدى و تشعشعات فضایى بوده است. با این وجود نقش پروتون ها و ذرات آلفا در این تشعشعات و همچنین نقش میدان مغناطیسى زمین هنوز هم معماهاى بسیارى را در خود نهفته دارند.

4- مقدار آبی که در کره ی زمین است اگر نبود دمای کره ی زمین به حدی بود که نمی شد در آن زندگی کرد.

5- اگر وزن کره ی زمین 2 در صد کمتر بود در کار میدان الکترو مغناطیسی که کره زمین را از تشعشعات  خورشد حفظ می کرد به هم می خورد!

6- داشتن ماه بزرگ به اندازه یک چهارم کره زمین باعث می شود که درجه چرخش زمین 5/23درجه باشد.

وجود 5/23 درجه باعث می شود که تغیرات دما در شب و روز فصول به قدری زیاد نباشد که باعث مرگ موجودات زنده شود.

یک سوال اگر خدایی وجود ندارد چگونه کره زمین در طی چند میلیارد سال گذشته به یکی از اجرام آسمانی برخورد نکرد و حیات در آن نابود نشد؟

اگر همه ی این فاکتور ها را کنار هم قرار دهیم که کره ای بطور شانسی مثل کره زمین وجود نداشته باشد با احتساب یک دهم(عدد واقعی در هر فاکتور یک در یک بلیون است) می شود یک در 36 صفر-1 این عدد توسط دانشمندان محاسبه شده است.جهت تحقیق بیشتر به فایل صوتی دکتر فریدون صحافی در این مورد 

تعداد کرات کل کائنات از این عدد کمتر است!

همچنین در کتاب طرح عظیم وی به خوبی اشاره می شود که حیات در کره زمین نادر است !

همچنین پروفسور هاوکینز در جایی اشاره کرده اند که چند خدا درساخت کائنات دست دارند!!!

جواب : اگر چند خدا وجود داشت خدایی که قدرتمند بود خدایان ضعیف را از بین می برد و خود بر کل کائنات غالب می شد.

لحظه ای بی اندیشیم چگونه ممکن است این همه عامل شانسی در کنار هم قرار بگیرند و خدایی وجود نداشته باشد؟

چه کسی به جز یک قدرت ما فوق بشر همه چیز را از هیچ بیآفریند؟؟

 

 


91/8/16::: 9:42 ع
نظر()
  

ادعای هاوکینگ مبنی بر جامعیت فیزیک بی‌اساس است

استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا معتقد است ادعای هاوکینگ مبنی بر اینکه علم به طور عام و فیزیک به طور خاص می‌توانند جای فلسفه را بگیرند پوچ و بی اساس است  .

دکتر مارتین جی شارح مکتب فرانکفورت و استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا در مورد اظهارات اخیر استفن هاوکینگ فیزیکدان معاصر مبنی بر مرگ فلسفه و عدم پاسخ این حوزه به سؤالات جدید بشر و توان علم در پاسخ به چرایی هستی به خبرنگار مهر گفت: استفن هاوکینگ یکی از فیزیکدانان معاصر است که در زمینه‌های گوناگون مطالعات جامعی دارد  .

وی افزود: به رغم این موضوع، این ادعا که علم به طور عام و فیزیک به طور خاص می‌توانند جای فلسفه را بگیرند پوچ و بی اساس است  .

مارتین جی تصریح کرد: این موضوع قابل قبول است که فلسفه و فیلسوفان از دستاوردهای جدید در علوم با خبر باشند و میزانی از علم فیزیک را نیز بدانند  .

مؤلف “فضیلت دروغگویی: درغگویی در سیاست” تأکید کرد: هاوکینگ درک عمیقی از فلسفه ندارد. او تصور می‌کند که فلسفه تلاش و جستجو برای دانش است و این دانش سخت افزاری است که فلسفه به دنبال آن است  .

وی تصریح کرد: اما در حقیقت فلسفه به پرسشهای گوناگون و مختلفی اشاره دارد و آنها را مورد بررسی قرار می‌دهد. برای مثال فلسفه به پرسشهای مربوط به اخلاق، زیبایی شناسی، سیاست، زبان شناسی و پدیدارشناسی پاسخ می‌دهد و آنها را مورد بررسی قرار می‌دهد  .

این مورخ معاصر یادآور شد: همانگونه که فیلسوفان پس از کانت به ما آموختند، شناخت تنها به عنوان یکی از تحلیلها و زمینه‌های تحقیق فلسفی مورد توجه است. راهها و شیوه‌های دیگری از جمله تفکر، قضاوت کردن، اراده کردن و ارتباط نیز وجود دارند که قابل فروکاست به یکدیگر نیستند .

وی تأکید کرد: تمام این شیوه‌ها ممکن است دربردارنده قانون طبیعی باشند ولی قابل تحویل و تقلیل به یکدیگر نیستند. موضوعی جالب توجه این است که علوم طبیعی می‌تواند بعنوان راهنما و الگویی برای فرهنگهای مختلف درآید.

جی افزود: این ایده به آن معنا است که همه علوم را یکپارچه کنیم و همه آنها تحت لوای یک معرفت درآیند. این ایده توسط زیست شناس برجسته ادوارد ویلسون مورد دفاع قرار گرفته بود. باید توجه داشت که هیچ دلیل و منطقی وجود ندارد که فیزیک بتواند این ایده را محقق سازد و تمام معارف تحت لوای آن درآیند.

مؤلف “مارکسیسم و تمامیت: سرگذشت یک مفهوم از لوکاچ تا هابرماس” در پایان یادآور شد: فیزیک شاید بتواند ساختن بمب اتم را یاد دهد اما آن خرد و عقلانیتی که بر اساس آن نباید از این بمب استفاده کرد را نمی‌تواند به انسان آموزش دهد و این فلسفه است که این عقلانیت و خرد را به ما یاد می‌دهد.

هاوکینگ در همایش زمان گوگل مدعی شد پرسشهای بنیادین درباره ماهیت و سرشت جهان بدون در نظر گرفتن داده‌های سخت افزاری قابل حل نبوده است. این داده‌ها از شتاب دهنده بزرگ ذرات و تحقیقات علوم فضایی به دست می‌آیند. وی اظهار داشته که فلسفه مرده است و نتوانسته مانند علوم مدرن و به ویژه فیزیک پیشرفت کند!

 


  

معجزه قرآن وجود برزخ در میان دریاها:

قرآن کریم در سوره‌های فرقان و رحمان قانونی را که مخصوص آب است، ذکر می‌کند. در آیهء 53 سورهء فرقان می‌گوید:

وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا : و اوست ذاتی که دو دریا را به هم درآمیخت که این یکی دارای آب گوارا و شیرین و آن دیگر، شور و تلخ است و بین این دو آب در حین به هم آمیختن آنها واسطه و حایلی قرار دارد تا همیشه از هم جدا باشند.

و در آیات 19 و 20 سورهء رحمان می‌گوید:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لا یَبْغِیَانِ : اوست ذاتی که دو دریای شور و شیرین را به هم در آمیخت، به نحوی که در میان آنها پردهء حایلی قرار داد که به هم در نمی­آمیزند .               

بیگمان پدیدهء طبیعی‌ که قرآن در این آیات از آن یاد می‌کند، از قدیم‌ترین عصرها تا کنون نزد انسان شناخته شده بوده است؛ این پدیدهء طبیعی می‌گوید: هر گاه دو رودخانه در یک گذرگاه آبی با همدیگر یک جا شوند، آب یک رودخانه با آب دیگری در هم نمی‌آمیزد.

به طور مثال در شهر چانگام واقع در پاکستان شرقی، دو رودخانه با هم یکجا شده و سپس مسیر خود را به سوی شهر اراکان در کشور برمه طی می‌کنند، وقتی هر بیننده‌یی به سوی این رودخانه بنگرد، خط فاصلی را به عنوان مرز میان دو رودخانه در میان آنها مشاهده می‌کند و بدین گونه ملاظه می­نماید که هر یک از این رودخانه‌ها، استقلال خویش را به گونه­یی محسوس حفظ کرده اند. جالب توجّه است که در یک پهلوی این رودخانه آب شیرین و در پهلوی دیگر آن آب، شور می‌باشد.

آنسان که گفتیم، این پدیده در نزد انسانهای قدیم نیز شناخته شده بود، اما بشر قانون مربوط به آن را فقط از چند دهه به این سو کشف کرد؛ زیرا مشاهدات و تجارب علمی نشان دادند که در اینجا قانونی هست که اشیاء سیال را در تحت ضابطهء خاصی نگه می‌دارد که آن را به نام کشش سطحی می‌نامند؛ این قانون حکم می‌کند که دو مایع سیال به دلیل اختلاف و تفاوتی که در کیفیت جذب و ذوبان آنها وجود دارد، در همدیگر آمیخته و یا به تعبیر دقیق‌تر ذوب نشوند. علم جدید از این قانون که قرآن از آن به عنوان برزخ تعبیر نموده، فراوان بهره برده است. هرچند ما با همهء اطمینان نمی‌توانیم بگوییم که مراد از برزخ در قرآن کریم، همان قانون کشش سطحی ‌ است که در میان دو آب وجود داشته و مانع در هم آمیختن یک آب با آب دیگر می‌شود، اما کشف این قانون مسلماً در راستای تفسیر آیات قرآنی فوق الذکر قرار دارد.


  

معجزه قرآن  ربُّ المشارق والمغارب:

خدای سبحان در کتاب بزرگ خود می‌فرماید:

رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ : پروردگار مشرق و مغرب. [شعرا/28]

رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ :پرودرگار مشرقین و مغربین. [الرحمن/17]

رَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ : پروردگار مشرق‌ها و مغرب‌ها [معارج/40]

ملاحظه می‌کنیم که در آیهء اول، مشرق و مغرب به لفظ مفرد، در آیهء دوم به صیغهء تثنیه و در آیهء سوم به صیغهء جمع ذکر شده‌اند.

اکنون اگر ما هر یک از این آیات را فراخور حجم تفکّر عقلی بشر در هنگام نزول آن تفسیر کنیم، می‌بینیم که:

1.    در آیهء اول: مفهوم مشرق عبارت از جهت طلوع خورشید، و مفهوم مغرب جهت غروب آن است. پس هنگامی که خدای سبحان می‌گوید: «پروردگار مشرق و مغرب»؛ دیگر در اینجا میان عقل بشر زمان بعثت و آیهء مبارکه تعارضی پدیدار نمی‌شود.

بعد از آن، اگر از دید معاصران نزول قرآن به آیهء دوم یعنی: رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ  نگاه کنیم، ملاحظه می‌کنیم که تفسیر آن در عصر نزول قرآن به دو معنی کاربرد دارد یکی جهت شرق، و دیگری مکان معین طلوع‌گاه خورشید. به همین گونه مغرب نیز دارای دو معنی است: یکی جهت مغرب و دیگری مکان معین غروب گاه خورشید. یعنی اینکه از دیدگاه عقل بشر در عصر نزول قرآن، آیهء مبارکه­یی که (مشرقین و مغربین) را به لفظ تثنیه ذکر نموده، دو معنای جهات مشرق و مغرب و دو مکان معین طلوع و غروب خورشید را ـ هر دو ـ در خود جمع نموده است که این تفسیر، همان برداشت متعارف از آیهء فوق در زمان نزول قرآن کریم می­باشد.

2.    اما چون به رَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ می‌رسیم، می‌بینیم که تفسیر آن در وقت نزول آیهء مبارکه این است که: هر سرزمینی از خود طلوعگاه و غروبگاه مخصوصی دارد و خداوند ذوالجلال است که فرمانفرمای همه این طلوعگاه‌ها و غروبگاه‌هاست.

ولی اگر از عصر نزول قرآن کریم گذر کرده و به این آیات از دیدگاه مفاهیم علمی معاصر نظر اندازیم، ملاحظه می­کنیم که تفسیر معاصر این آیات، با تفسیر زمان نزول آنها اختلاف مفهومی پیدا می‌کند.

ابتدا از رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ آغاز می‌کنیم؛ آیهء کریمه در اینجا به معنی عام خود تفسیر می‌شود لیکن از این عمومیت که بگذریم، می‌بینیم که خدای متعال در این آیه، کلمهء مشرق را به کلمهء مغرب پیوسته گردانیده است. البته تفسیر دقیق علمی این تقارن این است که در واقع امر، بدون مغرب، مشرقی وجود ندارد که کرویت زمین این امر را حتمی می‌گرداند. یعنی در عین وقتی که خورشید از یک جهت غروب می‌کند، در عین همان لحظه از جهت دیگر آن طلوع می‌نماید. بنا براین، وقتی خدای عزّوجلّ می‌گوید: پروردگار مشرق و مغرب و نمی‌گوید: پروردگار مشرق و پروردگار مغرب این دقیقاً بدان معنی است که برای مغرب مفهوم جداگانه­یی از مشرق قائل نمی‌شود بلکه این دو را کاملاً با همدیگر پیوند می‌زند. پس معنی این تقارن دقیقاً این است که طلوع و غروب هر دو در یک زمان انجام می‌گیرند. یعنی در عین زمان که خورشید در یک سرزمین غروب می‌کند، در قلمرو دیگری طلوع نموده است؛ تفسیر و دیدگاهی که با برداشتهای عقلی بشر در هنگام نزول قرآن بیگانه است، چر ا که عقیدهء حاکم در عصر نزول قرآن این بود که مشرق و مغرب، دو جهت کاملاً جداگانه­یی بوده و تماماً در مقابل همدیگر قرار دارند. پس ملاحظه می‌کنیم که قرآن کریم در این آیه، معنایی را به اذهان بشر معاصر نزول خویش القا می‌کند که تماماً با دیدگاه آنان همخوانی دارد در عین حالی که با جدیدترین دستاوردهای دانش زمان ما نیز تفسیر می‌شود.

بعد از این، به آیهء کریمهء: رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ می‌رسیم و از زاویهء علم جدید با این سؤال رو به رو می‌شویم که چرا قرآن کریم در این آیه هر کدام از مشرقین و مغربین را بالاستقلال به صیغهء تثنیه ذکر کرده است و باز به علاوهء اینکه مشرقین و مغربین را به صیغهء تثنیه آورده، کلمهء ربّ را نیز در آغاز هر صیغه به طور جداگانه ذکر نموده است که این امر، مفید استقلال و تباین آنهاست؟

در پاسخ باید گفت: اگر ما به کرهء زمین بنگریم می‌بینیم که این کره در واقع به دو بخش تقسیم شده است، که نیم آن روشن و نیمهء دیگر آن در عین زمان تاریک است. نیمهء روشن آن از خود طلوعگاه و غروبگاهی دارد، در حالی که نیمهء تاریک آن در تاریکی دیجوری خود شناور است. و چون کره تماماً دور زند، باز نیمهء تاریک آن با خورشید رو به رو می‌شود در حالی­که  نیمهء روشن آن در تاریکی مطلق فرو رفته است. بنابراین نیم کره‌یی که تاریک بوده است، از خود مشرقی دارد. و نیم‌کره‌یی که در روشنی به سر می‌برده است، در تاریکی شناور می‌گردد. بنابراین، زمین در عمومیت خود، دارای دو مشرق است؛ مشرقی که خورشید از آن نیم کره را روشن می‌کند و مغربی در عین حال. و وقتی کره تماماً دور می‌خورد و نیم کرهء دیگر آن می‌آید، باز این نیمه از خود مشرق و مغرب جداگانه­یی دارد. به این ترتیب، آیهء: رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ به ما می‌گوید که نیم کره‌یی که در تاریکی شناور است، دارای مشرق و مغربی نیست در عین حالی که نیمهء روشن آن را مشرق و مغربی است. و چون و ضع منعکس شود، این نیمهء دیگر صاحب مشرق و مغرب می‌شود در حالی که نیمهء اول، باز مشرق و مغرب خود را از دست می‌دهد. پس با این حساب است که کرهء زمین، در عمومیت خود، دارای دو مشرق و دو مغرب جداگانه می‌باشد.

وچون به : رَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ می‌رسیم، می‌بینیم که با تقدم حاصله در علم نجوم، این حقیقت دیگر روشن می‌باشد که ما در هیچ کشوری از کشورهای جهان، مشرق و مغرب واحدی نداریم بلکه این مشارق و مغارب متعدد و بی شمار اند که در هر جایی از زمین وجود دارند؛ زیرا در واقع امر، زاویهء طلوع در مکانهای مختلف تغییر می‌کند. و به همین ترتیب زاویهء غروب نیز؛ اما حسّ انسان ظاهراً این امر را درک نمی‌کند. در حالی که اگر ما به کرهء زمین بنگریم، در می‌یابیم که در هر جزئی از یک ثانیه، مشرقی است که خورشید در آن بر شهری طلوع می‌کند در عین حال که از شهری دیگر غروب نموده است. یعنی در واقع ما برای هر منطقه از جهان، میلیونها مشرق و مغرب داشته و به طور قطع می‌دانیم که مشرق و مغرب حتی در یک کشور واحد هم، در ایام یک سال دو بار تکرار نمی‌شود  و خورشید هرگز بر یک شهر از عین مکانی که دیروز از آن طلوع نموده، طلوع نمی‌کند. هرچند جهت طلوع نیز یکی است اما مسلماً زاویهء آن در هر روز فرق می‌کند؛ و همچنین است غروب. همین اختلاف البته، در فصول مختلفهء سال نیز حاکم می باشد. یعنی طلوع خورشید در زمستان، با طلوع آن در بهار و خزان متفاوت است. و چنین چیزی ممکن نیست مگر اینکه زمین در هر سال یک بار بر محور خورشید حرکت دورانی داشته باشد. در واقع همین حرکت است که برای هر روز، مشرق و مغرب جداگانه، یا زاویه‌های طلوع و غروب جداگانه، بلکه حتی وقت‌های جداگانه و مختلف ایجاد می‌کند؛ به طوری که وقت هر روز با وقت روز دیگر تفاوت دارد.

 به جای اینکه برای اثبات این حقیقت به پیچید‌گی های علم نجوم وارد شویم، بهترین مثال برای ما همین روزهء ماه رمضان است. ملاحظه می‌کنیم که ما در ماه مبارک رمضان، در افطار هر روز، مغرب جداگانه‌یی از روز دیگر داریم. و همچنین در خودداری از اکل و شرب، طلوع دیگری غیر از طلوع روز قبل. اوقات نماز نیز در هر روز نسبت به روز دیگر فرق می‌کند که اینها همه تابع حرکت زمین بر محور خورشید است.

دقیقاً در اینجاست که ما به عمق مفهوم علمی آیهء کریمهء رَبُّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ آشنا می‌شویم و در برابر اعجاز علمی این سه آیهء مبارکه که با سه گونه تعبیر از یک حقیقت که همانا طلوع و غروب خورشید است، نازل گردیده اند و هر یک از نظر علمی در نهایت دقّت قرار دارند، خیره می‌مانیم.

شیخ محمد متولی الشعراوی که مبحث فوق را در کتاب خود: معجزة القرآن الکریم بازنموده است، بعد از تبیین این حقیقت می‌گوید:

من می‌خواهم در اینجا روی این نکته تأکید نمایم که داده‌های قرآن در آیهء اوّل، یعنی: رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ داده‌های آن در آیهء دوم یعنی: رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ را ملغی و بی اعتبار قرار نداده است. و باز داده‌های این هر دو آیه، عطا و بخشش آن در آیهء سوم، یعنی: رَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ را مخدوش نگردانیده است بلکه هر آیه در جای خود، عطا و دهشی مستفیض و عظیم را برای بشریت ارمغان می‌کند.

حتی تقدم علمیی‌ که بسیاری از مفاهیم متعارف و دیگاه‌های سنتی در عرصهء علوم هستی شناسی را تغییر داده است، هر گز نتوانسته معنی این آیات را تغییر دهد بلکه تماماً با آنها همآهنگ گردیده است. او می افزاید: در اینجا سخنی را به خاطر می‌آورم که در یکی از نسخ خطی قدیمی خوانده بودم. نویسندهء این مخطوطه می‌گوید: ای زمان! که در تو هست همهء زمانها! معنای این سخن این است که زمان در کائنات یک امر نسبی است. مثلاً وقتی من در اینجا در محلهء الحسین قاهره نماز ظهر را ادا می‌کنم، مردمی دیگر در بعضی از جاهای دیگر دنیا در عین زمان نماز عصر را برگزار می‌نمایند، جمعی دیگر در یک جای سوم نماز مغرب را. جمعی چهارم در جای دیگری نماز عشا را و جمعی پنجم در جایی دیگر، نماز صبح را. یعنی اینکه در روی زمین در یک وقت واحد، جهت ادای نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا و بامداد، برای خدای عزّوجلّ اذان و اقامه خوانده می‌شود و از این روی، در تمام اوقات و لحظات زمان، ذکر و نیایش حق­تعالی جاری است.

  بر گرفته از تحقیقات محقق هراتی جناب اقای :دکتر عبد الرؤوف مخلص

 

 

 


  

معجزه قرآن - ستونهای نامرئی آسمان:

خدای بزرگ در آیهء دوم سورهء مبارکهء رعد می‌فرماید: اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا

خداوند ذاتی است که آسمانها را بدون ستونهایی که شما آنهاراببینید، برافراشت.    

این آیهء کریمه با نحوهء نگرش قدما به آسمانها مطابقت دارد؛ زیرا مردم قدیم بالای سر خود دنیای بزرگی را مشاهده می‌کردند که به خودی خود بر پاست و هیچگونه پایه و ستونی هم ندارد. امروز در عصر جدید نیز ملاحظه می‌کنیم که مردم زمان ما تفسیر مشاهدات خود را در این آیهء مبارکه می‌توانند یافت؛ مشاهداتی که از یکسو نشان‌دهندهء این امر است که اجرام آسمانی ظاهراً بدون هیچ ستونی در فضای بی‌نهایت بر پا می‌باشند، اما از سوی دیگر برای آنها ستونهای غیر مرئی وجود دارد که این ستونها در قانون جاذبه تمثیل و تعریف می‌شوند.

آری! در واقع این نیروی عظیم جاذبه است که به اجرام آسمانی کمک می‌کند تا در جغرافیای معین خود باقی مانده و در مدارهایی منظم سیر نمایند.

اگر دقّت کنیم، تعبیر قرآن از قانون جاذبه به ستونهای غیرمرئی تعبیر معجزانه‌ای است؛ چه اگر قرآن کریم کتاب پروردگار بزرگ نمی‌بود، در آن صورت هزار و چهارصد سال قبل که هیچ انسانی در روی زمین به وجود ستونی برای اجرام آسمانی معتقد نبود و حتی هیچ نظریّه‌یی هم در این رابطه وجود نداشت، دیگر به ذکر جملهء بِغَیرِ عَمَداٍ تَرَونَهَا که برای مخاطبان قرآن در عصر بعثت، معنی و مفهوم خاصی را به همراه نداشت، هیچ لزومی احساس نمی‌شد. اما از آنجا که قرآن کریم تنها کتاب عصر بعثت نیست، بلکه کتاب معجز پروردگار تا یوم القیامه است بنابراین، تعابیر علمی به کار گرفته شده در آن نیز تا روز قیامت کارآیی خود را محفوظ نگه می‌دارند.

 


91/8/13::: 3:3 ع
نظر()
  
<      1   2   3   4   5   >>   >